ارتباط با مادر(شیخ مرتضی انصاری)
عادت شيخ انصاري اين بود که در بازگشت از مجلس تدريس نزد مادر مي آمد و براي دلجويي از آن پيره زن با وي گفتگو مي کرد، و از اوضاع زندگي مردم پيشين مي پرسيد. مزاح مي کرد تا مادر را مي خنداند سپس به اطاق مطالعه و عبادت مي رفت.
روزي شيخ به مادر گفت: دوران کودکي ام را به ياد داري که مشغول علوم مقدماتي بودم و مرا براي انجام دادن کارهاي منزل به اين سو و آن سو مي فرستادي؛ ولي من پس از فراغت از درس و مباحثه آنها را آنجام مي دادم و به منزل مي آمدم و تو خشمگين مي شدي و مي گفتي: اجاقم کور است؟اکنون هم اجاقت کور است؟
مادر از روي مزاح گفت: بله! اينک هم چنين است؛ زيرا آن وقت، به کارهاي منزل نمي رسيدي و اکنون هم که به مقامي رسيده اي به سبب احتياط زيادي که در صرف وجوه شرعي مي کني، ما را تحت فشار قرار داده اي!!