گوشه ای از سیره امام جواد علیه السلام

کمک در امر ازدواج

یکی از جوانان علوی، به کنیزی علاقه مند شد، لکن توانایی مالی نداشت که او را به همسری برگزیند. روزی نزد امام جواد علیه السلام رفت و راز دل خود را به ایشان گفت. امام علیه السلام فرمودند: صاحب این کنیز را بیاب تا کنیز را بخرم و به نکاح تو درآورم. جوان پس از مدتی پرس و جو، ناکام به نزد امام آمد. ایشان پرسیدند: آیا می‌دانی چه کسی او را خریده است؟ جوان گفت نه نمی دانم. حضرت فرمودند: حرکت کن. و او را به سوی خانه ای بردند و به او گفتند: داخل شو. جوان پس از ورود، چشمش به آن کنیز افتاد. حضرت فرمودند او را می‌شناسی؟ گفت: بله فرمودند او و همه آنچه در این خانه است از آنِ تو است.

همدردی با مردم
انسان‌هایی که مصیبت دیده و عزیز از دست داده اند، به دلسوزی و محبت نیاز دارند. ازاین رو، در شریعت مقدس اسلام یکی از مستحبات، همدردی نمودن با انسان‌های مصیبت زده است.
مردی فرزند خود را از دست داد و در غم عزیز خود بسیار اندوهناک شد. امام جواد علیه السلام به او نامه ای نوشتند و او را تسلاّی خاطر داده، توصیه فرمودند تا در مصیبت فرزندش دچار خسران معنوی نگردد؛ چه این که گاه خداوند متعال محبوب ترین فرد را از انسان می‌گیرد تا ثواب مصیبت دیده فزون گردد و آن گاه دعا فرمودند که خداوند او را در مصیبت وارده صبر و اجر دهد.


لطف و محبّت به دوستان
حسین بن علی وشّاء از دوستان خاندان رسالت و از شاگردان امام رضا علیه السلام و سپس امام جواد علیه السلام بود. او برای دیدار امام جواد علیه السلام به روستای صریا نزدیک مدینه رفت. ایشان پس از احوالپرسی به او فرمود: «همین جا باش تا برگردم. »
حسین وّشاء می‌گوید: من در زمان حضرت رضا علیه السلام خیلی اشتیاق داشتم پیراهنی از لباس‌های او را به عنوان تیمّن و تبرک بگیرم، ولی موفّق نشدم. در همین هنگام با خود گفتم: اگر امام جواد علیه السلام نزد من بازگشت از او تقاضای پیراهن می‌کنم. منتظر
آن بزرگوار بودم. پس از ساعتی شخصی از طرف آن حضرت آمد و پیراهنی به من داد و گفت: «من فرستاده امام جواد علیه السلام هستم، آن حضرت این پیراهن را داد تا به تو بدهم و فرمود: این پیراهن از پیراهن‌های امام رضا علیه السلام است که با آن نماز می‌خواند. » بسیار خوشحال شدم و بی آن که راز دلم را اظهار کنم، به مرادم رسیدم.


عیادت و دلجویی از بیمار
یکی از شاگردان امام جواد علیه السلام بیمار و بستری شد به گونه ای که امید زنده ماندن نداشت. امام جواد علیه السلام از موضوع با خبر شد و همراه جمعی از اصحاب خود به عیادت او رفت. وقتی که امام علیه السلام در بالین او نشست و احوالش را پرسید، زار زار گریه کرد و می‌گفت: «من می‌میرم. چه کنم؟ مرگ در کار است. »
امام جواد علیه السلام به او فرمود: ای بنده خدا! تو که از مرگ می‌ترسی از این رو است که نمی دانی مرگ چیست. برای تو مثالی می‌زنم: اگر بدنت کثیف و آلوده باشد به گونه ای که موجب زخم شدن پوست بدنت گردد و بدانی که اگر حمّام بروی شست و شو کنی، همه این آلودگی‌ها و زخم‌ها از بین می‌رود، آیا میل داری که به حمّام بروی یا نه؟ بیمار عرض کرد: البتّه دوست دارم که هر چه زودتر به حمّام بروم و خود را از آنها برهانم امام جواد علیه السلام فرمود: مرگ، برای مؤمن همان حمّام است و آن، آخرین منزلگاه و مرحله پاکسازی از آلودگی‌های گناه می‌باشد؛ بنابراین اگر به سوی مرگ رفتی، در حقیقت از همه اندوه‌ها و رنج‌ها رهیده ای و به سوی شادی رو آورده ای، پس هیچ غم را به خود راه نده.
سخن گرم و پر مهر امام علیه السلام روحی تازه در کالبد آن بیمار دمید، قلب و اعصاب او آرام شد، و اندوهش به شادی و نشاط تبدیل گشت.


پرداخت بدهی امام رضا علیه السلام
یکی از یاران امام رضا علیه السلام می‌گوید: حضرت رضا علیه السلام از دنیا رفت و من چهارهزار درهم از ایشان طلب داشتم و غیر از من کسی از آن خبر نداشت. امام جواد علیه السلام شخصی را در پی من
فرستادند و فرمودند: «فردا به نزد من بیا». روز بعد به خدمت امام رفتم. فرمود: «ابوالحسن از دنیا رفت و به شما چهار هزار درهم بدهکار بود». آن گاه از زیر فرشی که روی آن نشسته بودند مبلغی به من دادند که وقتی آن را شمردم چهار هزار درهم بود».


دستگیر محرومان
امام جواد علیه السلام مظهر جود و بخشش، و همواره یاور محرومان و مستضعفان بود. آن حضرت هیچ گاه تهیدستان را ناامید نمی ساخت. در این باره احمد بن حدید، یکی از آشنایان آن حضرت می‌گوید: «با گروهی برای حج به مکه می‌رفتیم که راهزنان اموال و دارایی ما را غارت کردند و تهی دست شدیم. وقتی به مدینه بازگشتیم، من در کوچه ای با امام جواد علیه السلام برخورد کردم و همراه ایشان به خانه اش رفتم و ماجرا را برای آن حضرت تعریف کردم. ایشان لباس‌ها و پول‌هایی به من داد و فرمود: آن را به اندازه اموالی که از دست رفته میان همراهان خود تقسیم کن. وقتی من لباس‌ها و پول‌ها را میان همراهان خود تقسیم کردم، با کمال تعجب متوجه شدیم که بدون کم و زیاد، امام جواد علیه السلام، آن چه را از ما غارت شده، به ما بازگردانده است».

کمک مالی به مستمندان
بدون شک، امام جواد علیه السلام در انفاق و کمک به مستضعفان جامعه، شایسته ترین الگو و اسوه به شمار می‌آید. آن حضرت هیچ گاه قشر محروم جامعه را از یاد نمی برد و تا آن جا که در توان داشت، به ضعیفان و افراد تهی دست کمک می‌کرد. بر همین اساس بود که آن امام هُمام، با لقب «جواد» یعنی شخصیت باسخاوت و جود شهرت یافته بود. یکی از تاریخ نگاران در این باره می‌نویسد: «امام جواد علیه السلام هر سال هزاران درهم میان مردم مدینه تقسیم می‌کرد و بدین جهت، لقب «جواد» به او داده شد».


سفارش امام جواد علیه السلام به نیکی کردن
یکی از برترین تعالیم دین مبین اسلام، احسان و نیکی و کمک به برادران مسلمان است. خدمت به نیازمندان، یکی از پسندیده ترین کارها، و سنت و روش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و پیشوایان دین است. بزرگان دین اسلام و از جمله امام جواد علیه السلام همواره نیکوکاران را مورد تشویق قرار می‌دادند و از آنان می‌خواستند تا با نیکی به مردم، دل‌های آن‌ها را به دست آورند و با دوستی و مهرورزی، نهال عشق و خوبی را آبیاری کنند. در این باره نقل شده است که:
مردی با خوشحالی به محضر امام جواد علیه السلام شرفیاب شد. امام علیه السلام علت خوشحالی او را پرسید. آن مرد گفت: ای پسر رسول خدا، از پدرم شنیدم که می‌گفت: روزی که خداوند توفیق نیکی به مسلمانی را نصیب کند، روز خوشحالی و نشاط است و من امروز موفق شدم که به برادران دینی‌ام نیکی کنم. آن گاه امام علیه السلام به جان خود سوگند خورد و فرمود: «چنین کاری جای شادمانی دارد؛ به شرط آن که آن را با منّت از بین نبری».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه