شاخصه های سبک زندگی اسلامی و غربی

از یک جهت سبک و شیوه زندگی در دوران جهانی شدن مصرف ! که من از آن به گلوبالیزیشن مصرف گرائی یاد می کنم از جمله مهمترین مسایل درعلوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی است اما غلبه و شیوه و سبک زندگی مصرفی کنونی صرفاً یک مسئله قابل بحث و تحقیق در مراکز علمی فرهنگی نیست؛

شاید مهمترین و راهبردی ترین فراز و بخش سفر رهبر انقلاب اسلامی به استان خراسان شمالی طرح بحث جدید، جذاب و جالب شاخصه های «سبک زندگی اسلامی» و «سبک زندگی غربی» از سوی ایشان باشد. پس از کلیدواژه های «تهاجم، شبیخون و ناتوی فرهنگی»، «عبرتهای عاشورا و بحث خواص و عوام»، «جنبش نرم افزاری، تولید علم و نهضت آزاد اندیشی» و … اکنون در آستانه دهه پیشرفت و عدالت و در آغاز ورود به مرحله چهارم از مراحل پنجگانه 1- انقلاب اسلامی 2- نظام اسلامی 3- دولت اسلامی 4- جامعه اسلامی و 5- دنیا و تمدن نوین و شکوهمند اسلامی، رهبر حکیم و دوراندیش انقلاب در قامت یک نظریه پرداز مسلط به واقعیات کشور، بحث تئوریک، انتقادی و دقیقی را با عنوان «سبک و فرهنگ زندگی» کلید زدند.

«سبک زندگی» چیست؟

مفهوم «سبک زندگی» از جمله مفاهیم علوم اجتماعی و علم جامعه شناسی و مردم شناسی است که اخیراً و در دهه اخیر بسیار مورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است؛ سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی و پیوند و نظام وارگی و شبکه ای بودن عوامل متعددی که در شیوه های زندگی یا اقلیم های زیستن انسان تأثیر می گذارند، به وجود آمده است.

تقریباً در اکثر تعریف های سبک زندگی می توان دو مفهوم را یافت که در تعریف سبک زندگی در نظر گرفته شده است؛ و در واقع هر دو مفهوم هم، به واژه «سبک» باز می گردد: اول، مفهوم وحدت و جامعیت و دوم، مفهوم تمایز و تفارق. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری است که کم و بیش به طور نظام مند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید می آورند. همین پیوستگی، اتحاد و نظام مندی این کُل را از کُل های دیگر متمایز می کند. وجود کلماتی همچون الگو، نظام مندی، کلیت، هویت و تمایز در بیانات اخیر رهبر فرزانه انقلاب نیز حاکی از همین مطلب است و به همین دلیل است که امروز از دو مدل و الگوی متمایز و متفاوت سبک زندگی اسلامی و غربی سخن می گوییم. واژگان مترادف سبک زندگی اسلامی: سبک زندگی شیعی، ارزشی، ایدئولوژیک، جهادی، انقلابی، دینی و تعابیر معادل سبک زندگی غربی: سبک زندگی اروپایی، مسیحی، آمریکایی و وسترنیزه می باشد اما آن چه در تعریف های سبک زندگی، جلوه گر می شود آن است که این تعریف قرابت بسیاری با مفهوم هویت پیدا می کند اما با این تفاوت که علاوه بر هویت، مناسبات و رفتارهای عینی و واقعی زندگی را نیز شامل می شود و می توان مثالها و مصداقهایی از زندگی واقعی را شاهد آورد که رهبر انقلاب نیز به بیش از بیست مورد از آنها اشاره کردند.

مفهوم شناسی سبک زندگی

مفهوم سبک زندگی(Life style ) از زمره مفاهیمی است که پژوهشگران حوزه جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی برای بیان پاره ای از واقعیت های فرهنگی جامعه آن را مطرح و به کار می برند و دامنه به کارگیری آن در ادبیات علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی رواج زیادی یافته است تا حدی که بعضی معتقدند که این مفهوم قابلیت جانشینی بسیاری از واژگان موجود از جمله مفهوم طبقه را داراست و می تواند به نحو دقیق تری، گویای واقعیت پیچیده رفتارها و حتی نگرش های فرهنگی و اجتماعی در جامعه امروز ما باشد و حتی برخی اندیشمندان به کارگیری آن به جای مفاهیم فراگیری چون قومیت و ملیت را مطرح کرده اند. سبک زندگی در رشته مطالعات فرهنگی به مجموعه رفتارها، مدلها و الگوهای کنش های هر فرد اطلاق می شود که معطوف به ابعاد هنجاری، رفتاری و معنایی زندگی اجتماعی او باشد و نشان دهنده کم و کیف نظام باورها و کنش ها و واکنش های فرد و جامعه می باشد. به عبارتی سبک زندگی دلالت بر ماهیت و محتوای روابط، تعاملات و کنش های اشخاص و آحاد مردم در هر جامعه دارد.

مسائل خرد مقدمه فهم استراتژیک/ روش رهبر انقلاب: از استقراء به استنتاج

از منظری که سبک زندگی و بررسی ابعاد و وجوه آن، حوزه بسیار تخصصی و حرفه ای در مطالعات فرهنگی به خود اختصاص می دهد، مقوله بسیار تعیین کننده و محوری در مطالعات و بررسی های کلان استراتژیک و طراحی چشم اندازهای یک فرهنگ نیز می باشد. اصولاً باید دانست حوزه مطالعات استراتژیک برخلاف بار لغوی آن که همواره نوعی نگاه کلان را مطرح می سازد، در حوزه فرهنگ تنها بر پایه مطالعات و بررسی های جزئی امکان پذیر است. به عبارتی در مطالعات و بررسی های راهبردی، از لحاظ متدولوژیک و روش شناختی، بایستی بر مبنای مشاهدات و تحلیل های جزئی، کوچک (و استقرایی) حرکت کرد تا به تحلیل و توصیف و تبیین کلان نزدیک شد و پس از آن به حوزه پیش بینی، آینده پژوهی و آینده نگری، که اساس مباحث راهبردی بر آن استوار است، نزدیک شد. بنابراین مجموعه توصیف های ریز و جزئی مبنای تحلیل های راهبردی محسوب می شوند و پس از آن متغیرهای کلان یا ساختاری را بایستی در این گونه بررسی ها وارد و اعمال نمود. چرا که واقعیت های موجود و پراکنده که امکان بررسی و سنجش تجربی و ملاحظه عینی داشته باشند می توانند پایه نتیجه گیری های کلان و راهبردهای آینده نگرانه باشد. در واقع با به کارگیری مفهوم سبک زندگی و ژرف اندیشی و تعمیق درباره مفهوم آن می توان از هنجارهای پنهان که در اذهان، باورها و رفتارهای مردم یک جامعه قابل مشاهده است، سردر آورد و از جهت گیری ها و الگوهای موجود یا در حال شکل گیری آتی جامعه، به نحو واقع بینانه ای تفسیر به دست داد.

از این روست که رهبر انقلاب اسلامی در بحث سبک زندگی به مصادیق و سؤالات دقیق و جزئی و عینی و ریز شده روی آوردند و خرده گیری برخی افراد که به ورود به مصادیق جزئی توسط رهبر عالی رتبه نظام اشکال می کنند نشان می دهد که این افراد با روشهای مدیریت استراتژیک نظام و نیز با متدهای اصلاح سبک زندگی آشنا نیستند. رهبر انقلاب با درک دقیق و درست اندیشی که از واقعیات جامعه ایران دارند مسیر استقراء جهت استنتاجات خود انتخاب نموده اند و این مسیری است که غرب را منفعل خواهد کرد. در ادامه خواهیم گفت که چرا.

فضای مفهومی «سبک زندگی»

هر اصطلاح از اصطلاحات علوم اجتماعی مانند سایر علوم در فضای مفهومی (Context ) آن قابل درک است. «سبک زندگی» نیز به عنوان یکی از اصطلاحات علوم اجتماعی، پیوند مستقیم و وثیقی با مجموعه ای از مفاهیم دارد؛ مفاهیمی مانند: عینیت و ذهنیت، فرهنگ و جامعه، فرهنگ عینی و ذهنی، صورت (شکل، فرمت، قالب و ظرف) و مظروف و محتوا، رفتار و معنا(نگرش، ارزش و هنجار)، اخلاق و ایدئولوژی، سنت و نوگرایی(تجدد)، شخصیت و هویت(فردی و جمعی)، وراثت و محیط، فردیت و عمومیت (تفرّد و تعمیم)، خلاقیت و بازتولید، تولید و مصرف، طبقه و قشر(بندی) اجتماعی، زیبایی شناسی(سلیقه) و نیاز، مقبولیت و مشروعیت و قس علی هذا.

بدون شناخت این روابط متکثر و متنوع، درک درستی از «سبک زندگی» و نظریه های مربوط به آن به دست نخواهد آمد. بدین لحاظ، هر محققی که می خواهد در این حوزه به مطالعه بپردازد، موظف به روشن کردن معنای «سبک زندگی» است که آن را در نظر دارد؛ معنایی که حداقل رابطه «سبک زندگی» را با سایر پدیده ها و مفاهیم همجوار نشان می دهد. در بیانات رهبر انقلاب نشانه های زیادی از این رمزگشایی و روشن کردن معنایی می یابیم. برای رهایی از تعقید و گره گشایی از مفهوم چند وجهی سبک زندگی مثال های ایشان رهنمود خوبی است.

آیا واژه و مفهوم «سبک زندگی» اصطلاح دقیقی در علوم اجتماعی است یا اصطلاحی خاص و ترکیبی از معنای دو واژه «زندگی» و «سبک»است؟ آیا این واژه دو کلمه ای، موصوف و صفت است یا مضاف و مضاف الیه؟ آیا یک ترکیب وصفی است یا یک ترکیب اضافی؟ آیا کسانی که از این ترکیب بهره برده اند، همگی معنای واحدی را از آن ارائه کرده اند؟

لازمه پاسخ به این سؤال، بحث واژه شناسی و ترمینولوژی سبک زندگی است که هفته آینده به آن خواهیم پرداخت اما اجمالاً و فعلاً بر سر این مفهوم توافق می کنیم که شیوه زندگی یا سبک زیستن منعکس کننده گرایش ها، تمایلات، رفتارها، عقاید و ارزش های یک فرد یا جامعه است و مجموعه ای از طرز تلقی ها، عادت ها، نگرش ها، سلیقه ها، معیارهای اخلاقی و سطح اقتصادی، در کنار یکدیگر طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را می سازند. با عنایت به تعریف دقیق چند سال گذشته رهبر حکیم انقلاب از واژه «فرهنگ» که آن را «باورها» و «رفتارهای برخاسته از باورها» تعریف نمودند مشخص می شود که چرا ایشان دو واژه فرهنگ و سبک زندگی را در کنار هم اصطیاد و استفاده می نمایند.

ضرورت عبرت پژوهی تاریخی و بررسی تاریخی مقوله «سبک زندگی»

در هم تنیدگی فلسفه علم و تاریخ علم ایجاب می کند در تحلیل دقیق یک مقوله، تاریخ آن را بکاویم. بی شک مواجهه فرهنگ و جامعه ایرانی با فرهنگ و نگرش غربی و مدرن، سبب تحول در سبک زندگی ایرانی شده است و یک زندگی شبه مدرن را که بارقه هایی از سنت نیز در آن وجود دارد، برای جامعه ایرانی رقم زده است. با چند دقیقه نظاره و قدم زدن در محیطهای اجتماعی و شهری این هویت مونتاژی و میکسی و هلو انجیری را مشاهده می نمائید.

از پایان دوره صفویه و مخصوصاً از دوران قاجاریه تا به امروز، مسأله مواجهه با عالمی جدید و ساحتی نوین به نام غرب و مدرنیته، کم کم در ایران رخ نموده است. غالباً این مواجهه چند جانبه بوده است اما در هر دوره وجهی از آن بر وجوه دیگر غلبه داشته است: این مواجهه ابتدا به صورت سلطه جغرافیایی محدود بود. مانند حضور پرتغالی ها در جنوب ایران. پس از قوت صفویه، این مواجهه، به عرصه کلام قدم می گذارد و این مسیونرهای مسیحی هستند که حامل پیام غرب نوین و اروپای متجدد در ایران هستند. اولین مدارس جدید را همین مسیونرها بنا می کنند.(به ویژه دردوره قاجار) پس از این، از دوران پس از صفویه تا استقرار قاجار و حتی تا زمانه تحریم تنباکو، مواجهه ما بیشتر شکل اقتصادی استعماری دارد.

جنگ های ایران و روس و حضور استعماری انگلیس در ایران و منطقه، سخن از مواجهه نظامی را مطرح ساخت. از اواسط دوره قاجار غرب و غرب زدگی و مواجهه ما با این پدیده، شکلی جدید به خود گرفت. این نحوه مواجهه جدید، در حوزه اندیشه و تفکر و علم و فرهنگ بوده و غرب زدگی گسترده فرهنگی و علمی را پدیدار کرد. بدین سبب طبقه روشنفکران غیر دینی و فراماسونرها در این دوره آن هم تحت نظارت و حمایت و هدایت انگلیس و روسیه و بعدها آمریکا شکل گرفت و براساس این شیوه مواجهه است که کم کم سبک زندگی ایرانی دستخوش تغییرات می شود؛ تغییراتی که هرچه زمان برایش جلوتر می رفت، سرعت این تغییرات نیز سریع تر می شد و واکنش آگاهان، روشنفکران دینی، خواص سیاسی و علما را باعث می گشت.

این در حالی بود که سبک زندگی سنتی دینی با مایه ها و جوهره شیعی و گرایشات اهل بیتی مردم ایران از استحکام دیرینه و با پشتوانه ای برخوردار بود و جامعه ایرانی را به چاره واداشت که چگونه نه این را وانهد و نه آن را رد نماید. پرسشی که هنوز در دوران گذار برای پاسخ به آن هستیم و به سؤال «چه باید کرد» در برابر هجوم اندیشه غربی صدها پاسخ داده شده است. هر چند همگان متفقند جوهره شیعی و اسلامی مردم و جوانان ایران اسلامی لیبرالیزه نمی شود اما سبک زندگی در صد سال اخیر دچار تحولات عمیق و ریشه داری شده است و همواره مسأله تماس، برخورد، پذیرش، طرد، مقابله و یا همزیستی میان فرهنگ سنتی اسلامی ایرانی و ورود فرهنگ غربی و اروپایی که حامل تجدد و مدرنیته به معنای دقیق کلمه است، مطرح بوده و هنوز هم این موضوع در قلب تحولات فکری فرهنگی جامعه قرار دارد. این مسأله برای آگاهان و خواص، آشکار، و برای عموم مردم، مسأله رایج و مبتلابهی است که عامه مردم نسبت به آن تا کنون غفلت معرفتی را ترجیح داده اند و رهبر انقلاب اخیراً اهتمام ویژه ای به غفلت زدائی در این ساحت نموده اند.

سبک زندگی کنونی ما در مواجهه با غرب مدرن

غرب فرهنگی و فلسفی با تفکری که در آن انسان می خواهد جای خدا را بگیرد و به صورت موجودی صاحب علم و اراده و قدرت و در جایگاه تشریع ظاهر شود و می بایست همه چیز را در تصرف و تملک خود درآورد، پدید آمد. غرب آن چنان که بسیاری از متفکران غربی نیز به آن اذعان کرده اند، کوشیده است تاریخی جدید با نگرش و هویتی جدید را برای انسان رقم بزند. امثال نیچه، هایدگر، هانری کربن، رنه گنون، شوان و فوکو هرکدام به نحوی به این تعارض اشاره داشته اند.

از آن جا که جامعه ایران یک جامعه دین دار، دین محور و خدامحور است و در آن پایبندی به دین و سنت تا حدود زیادی یافت می شود با ورود نگرش ها و اندیشه های غربی و جلوه های مدرنیته توسط افرادی چون میرزا ملکم خان، میرزا آقاخان کرمانی و آخوندزاده که از پیشروان آشنایی با تجدد بودند، این تضاد و چالش بین این دو فرهنگ کاملاً متفاوت، بروز پیدا کرد و هنوز این چالش ادامه یافته است.

عده ای که به جریان روشنفکری غیر دینی شهرت یافته اند با نام پیشرفت و توسعه و نفی عقب ماندگی تاریخی سعی در القای اندیشه های غربی و تجدد حاصل از رشد و گسترش بینش غربی بودند. عده ای دیگر کوشیدند راه های میانه را مطرح کنند و عده ای دیگر به نفی مدرنیته و نقد آن روی آوردند. البته هیچ کدام از ایشان به راهکار و راهبردی در خور برای این دوران گذار، دست نیافتند و به مقام پرسش و انتقاد اکتفا کردند. (در مقاله کدام غرب، کدام علم، کدام نرم افزار؟ در ویژه نامه انقلاب ناتمام 9دی به تفصیل در این باره سخن گفتیم)

تاریخ و سنت اسلامی ایرانی ما سودایی دیگر و نگاهی متفاوت و معترض نسبت به غرب دارد. مشکل این است که در عصر حاضر، تاریخ غربی تمام تاریخ بشر را پوشانده و در همه جا درباره گذشته بشر به طور کلی با موازین غربی حکم می شود. اکنون در نگاه غربزدگان عالم دو بخش دارد: یک بخش متجدد و یک بخش درگیر شده با سودای تجدد.

متأسفانه جامعه ایرانی علی رغم مقاومتهای آگاهانه روحانیت اصیل و مردم دین مدار با بسیاری از سنن خویش و امور هویتی و اشکال و قالبهای سبک زندگی دینی اش وداع کرد و عرصه را برای غرب زدگی فراهم نمود که منجر به تعریف جدیدی از هویت، زندگی، عالم، علم و دین و دینداری گشت.

 

باید این نظریه انتقادی رهبر شجاع انقلاب را درک کنیم که مواجهه تمدن ایرانی اسلامی با فرهنگ و تمدن غرب که امروزه بر تمام جهان سیطره یافته است، سبب تحولات بسیاری در تمام شئونات جامعه ایرانی شد و «چرا»هایی که ایشان مطرح می کنند نیاز به ریشه یابی معرفتی دارد.

ایرانیان همان طور که در برخی هویت و ارزش ها، دچار بحران شده اند، در سبک زندگی نیز در 100 ساله اخیر به ویژه از دوران روی کار آمدن رضاخان و تجدد آمرانه اش، دچار تشتت و تذبذب بسیار در نگرش ها و گرایش ها، آداب و رسوم، نظامات و سنن اجتماعی، باورها و حتی باورهای دینی خود گشته و سبک زندگی اسلامی ایرانی دچار تضادها و تناقض های بسیار شده است، به نحوی که از جامعه ما یک جامعه شبه مدرن ساخته است که نه می توان آن را سنتی و اسلامی نامید و نه می توان بر آن نام مدرن نهاد. باید از این تذبذب هویتی نگران بود. نگرانی در کلام انتقادی ولی امر مسلمین کاملاً قابل درک است.

رهبر انقلاب اسلامی می کوشند تا این فرضیه کلان را اثبات نمایند که زیستن ایرانی در زمانه کنونی، برآمده از مواجهه و نزاع دو سبک زندگی غربی و اسلامی است.

زمینه های فلسفی و فکری سبک زندگی غربی کدام است؟

تجدد و مدرنیسم یک گفتمان فلسفی و تاریخی است که آغاز آن را باید در عصر رنسانس یعنی قرن های 15و 16 سراغ گرفت. این گفتمان تاریخی سبب تحول درتمام ساحت های تفکر و زیستن بشر غربی گردید و تاکنون نیز این تحول هم در جغرافیای کشورهای غربی و هم در عالم شرق، ادامه دارد. هسته و دال مرکزی این مفهوم را می توان مفاهیم در هم تنیده خودبنیادی تفکر بشر، انسان گرائی (اومانیسم و هیومنیسم)، قدسیت زدایی و تقدس زدائی ماده گرا (ماتریالیسم)، تکنیک زدگی افراطی، غیب ستیزی و شریعت ستیزی و وحی ستیزی و متن گریزی دانست.

این تفکر مرکزی سبب پدیدار شدنِ هنر و ادبیات مدرن (رمانتیسم، کلاسیسیزم، رئالیسم، ناتورالیسم، اکسپرسیونیزم، کوبیزم و دادائیسم)، علم مدرن (آمپریسم، ساینتیسم، نگرش تکنیکی و…)، دین مدرن (پوزیتیویسم و دین پراگمات و…)، نظام سیاسی و شهروندی مدرن (ماکیاولیسم و سکولاریسم و شهروندی به جای مفهوم اخوت و برادری)، نظام اقتصادی مدرن (بورژوازی و سوسیالیسم و…)، تفکر مدرن (سوبژکتیویسم، پوزیتیویسم منطقی و…)، نظام اجتماعی مدرن (طبقات اجتماعی مدرن همچون طبقه متوسط و بورژوا، بسط فردیت اجتماعی و…) گردید.

تمامی این ها سبب شدند که سبک زندگیِ بشر زیست کننده در بستر مدرنیسم دگرگون شود و با سبک زندگی پیشین خود و همچنین با سبک زندگی سنتی و دینی فاصله بگیرد. همینجا خوب است منظورمان از واژه سنت را بیان کنیم؛

سنت در ساده ترین تعریفش به امور متعلق به گذشته تعبیر شده است. آن گاه که یک فرهنگ تاریخی می شود و درون مایه ها و بن مایه های یک تمدن می گردد، تاریخی شدن آن فرهنگ و آن تمدن، سبب پدیداری سنت به شمار می آیند. سنت را باید یک کلان فرهنگ تاریخی دانست که به انسان و زمانه اش هویت می بخشد. سنت اسلامی از منظر ما از آبشخور وحی و قرآن و نهج البلاغه و روایات سیراب می شود و امریست قدسی و آسمانی و ملکوتی که مرزهای شفاف و روشنی با خرافه گرائی و تحجر دارد.

به لطف حاکمیت فرهنگ ائمه معصومین بخش عظیمی از تاریخ ما و همچنین فرهنگ جاری ما، متأثر از دین و برآمده از دین است و دین شکل دهنده و پدیدار کننده سنت خاص در جامعه ایران بوده است. ضعف آشکار بسیاری از پژوهش ها و تحلیل ها پیرامون سبک زندگی، غفلت از جایگاه دین اسلام و مکتب شیعه در سنت و تاریخ و هویت جامعه ایرانی است، به نظر می رسد به این دلیل در مانیفست و منشور ارائه شده از سوی مقام معظم رهبری تمامی مؤلفه های سبک زندگی اعم از: هویت (فهم از خود، فهم از جامعه، فهم از تاریخ و…)، ارزش ها (هم صفات آرمانی و هم انسان های آرمانی)، معماری شهری و خانگی، نظام آموزش، زبان و ادبیات، هنر، خانواده (نظام و نقش)، روابط اجتماعی، ساختار اجتماعی، دین داری فردی و اجتماعی، نظام اقتصادی فردی و خانواده، نظام تغذیه و طب فردی و خانواده، رسانه، تکنولوژی، نحوه نگرش به عالم، نگرش به نظام سیاسی اجتماعی با مباحث دینی و اسلامی پیوند خورده است.

عالم دیگر، آدمی دیگر

همانطور که اشاره شد از یک جهت سبک و شیوه زندگی در دوران جهانی شدن مصرف! که من از آن به گلوبالیزیشن مصرف گرائی یاد می کنم از جمله مهمترین مسایل درعلوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی است اما غلبه و شیوه و سبک زندگی مصرفی کنونی صرفاً یک مسئله قابل بحث و تحقیق در مراکز علمی فرهنگی نیست؛ بلکه خطر بزرگی برای آینده فرهنگ ها و سست شدن بنیاد انسانیت و سرایت آشوب در همه چیز و همه جا و حتی در شیوه زندگی گسترش یافته کنونی است. یعنی وقتی شیوه زندگی را بدون باطن و هسته آن در نظر آوریم در حقیقت یک مسئله خطیر انقلاب اسلامی سهل انگاشته می شود که با بعضی دستورالعمل های ساده می توان از گسترش سبک زندگی غربی و جهانی جلوگیری کرد. این سبک و شیوه مصرف جهانی و این شبه مدرنیته تهوّع آور و لذت گرایی علم زده و یأس زدگی مفرط و ذهن زدگی پست مدرن و پوچ گرایی جنگ زده با هیچ ملاک اخلاقی و دینی و عقلی نمی سازد اما اگر بگوییم بسیار خوب آن را هم می پذیریم و در کنار آن سبک و شیوه دیگری وضع می کنیم دچار پندار اشتباه شده ایم.

این پندار کمتر از شیوه ی مصرفی خطرناک کنونی نیست و شاید خطرناک تر باشد. زیرا ممکن است گمان کنیم که مشکل با بعضی تغییرات جزئی در شیوه زندگی شخص حل شده و خطر استیلای حرص مصرفی، دیگر وجود ندارد. مشکل اینست که قائلان به جمع سبک زندگی غربی و اسلامی نمی دانند مرادشان از سبک زندگی چیست؛ و این سبک زندگی از لوازم تجدد و جلوه ی جهان جدید، بلکه عین آن است.

سبک زندگی غربی، ظاهر و پوسته جهان متجدد و مدرن و اروپایی است. آیا می خواهیم ظاهر و پوسته را بی توجه به باطن و هسته آن تغییر دهیم؟ یا آن را به جای باطن بگذاریم؟ و می پنداریم که با تغییر ظاهر، آن هم سطحی ترین تغییرها، می توان به جنگ باطن رفت و بر آن غلبه پیدا کرد؟ رفتارهای فرهنگی، برخاسته از باورها و عقاید و ذهنیت هائی است که منشأ و مصدر آن رفتارها و نمادها هستند.

تجمل ستیزی و ساده زیستی که در عالم دینی و در اخلاق اسلامی و در فرهنگ نهج البلاغه جایگاه رفیع و ممتاز دارد، در شهری که قوانین مکانیک و تکنیک و الکترونیک بر تمام شئون آن حاکم است عملی نمی شود. در این وضع می توان گفت که چه فایده دارد که آدم لباس ساده بپوشد و غذای ساده بخورد اما ناگزیر و به ضرورت، آخرین دستاوردهای تکنولوژی را مصرف کند؟! وقتی از ساده زیستی می گوییم باید بیندیشیم که چرا ساده زیستی از یاد رفته است و موانع آن چیست و چگونه می توانیم به آن بازگردیم بدون این تذکر ضروری اگر در مورد هر رفتار ممدوح و پسندیده ای غلو شود چه بسا که کار به اشتباه های بزرگ بیانجامد. همانطور که توسعه و سازندگی بعد از جنگ با شعار رفاه برای همه به نفی ارزشهای جهادی و انقلابی و ساده زیستی انجامید.

عادات و سبک زندگی مردم امر مهمی است و امروز اندیشمندان غربی هم از شیوه زندگی غربی دفاع نمی کنند و آراستگی به فضائل انسانی و زندگی پرهیزکارانه نیز در نظر همه کس شرط کمال و صورتی از آن است. پس یکی از مشکلات ما مقایسه و انتخاب میان دو صورت و شیوه زندگی نیست، بلکه در شرایط امکان تحقق آن هاست. برای پاسخ به سؤالات رهبر انقلاب باید به این فرضیه نیز توجه جدی کرد که شیوه زندگی غربی در پناه قدرت تکنیک پدید آمده و در سراسر روی زمین بسط یافته است. حکمرانی این قدرت ها اقتضای شیوه زندگی خاص دارد و بسیار بعید به نظرمی آید که معنای اخلاقی و دینی فضیلت و پارسایی بتواند در پناه آن دوام بیاورد. اینجا قصد تکنیک ستیزی نداریم بلکه بحث ما توجه به تأثیرات ملزومات قطعی زندگی تکنولوژی زده بر سبک زندگی است. همین جا خوب است به فطانت و زیرکی رهبر عزیزمان برای هزارمین بار تبریک بگوییم که بحث «تولید علم و جنبش نرم افزاری» را در لاینی موازی مقوله «سبک زندگی» پیش می برند. حکمت کلمات این حکیم وارسته همین جا آشکار می شود که ایشان لوازم تحقق سبک زندگی اسلامی را نیز پیش بینی نموده اند.

پارسایی به عالمی تعلق دارد و در عالمی می شکفد که اسماء حق در حجاب های غلیظ و ضخیم پوشیده نشده باشد. پس باید به فکر آن حجاب ها بود. شیوه زندگی کنونی وقتی از هم می پاشد و راهش بسته می شود که سرچشمه پدید آمدنش پیدا آید. پس به فکر باطن این شیوه زندگی باشیم و اصل و فرع و ظاهر و باطن را با هم در نیامیزیم.

اگر شیوه زندگی ظاهر است و هر باطنی ظاهری دارد پس قدر مسلم این است که شیوه پارسایی و پرهیزکاری و اخلاق مداری شیوه غالب و ظاهر عالم متجدد و مدرن خداستیز نمی تواند باشد. البته باید دانست که اولاً آداب و عادات دیگران همواره و ضرورتاً از سنخ رذایل نیست و برخی صفات اجتماعی غربیان همچون ریسک پذیری و خطر کردن، کار جمعی در فعالیتهای تحقیقاتی و علمی، رعایت برخی قوانین اجتماعی قابل احترام است؛ ثانیاً جهان را با تغییر ظواهر آداب و عادات دگرگون نمی توان کرد. پیامبران هم قبل از تعلیم شریعت، جان مردمان را مهذّب و آماده قبول دستور کردند و بسیاری از مخالفت ها نه منشأ عقلی بلکه منشأ نفسانی دارد (و جحدوا بها واستیقنتها انفسهم ظلما و غلوا).

برای اینکه جهان کنونی و شیوه زندگیش دگرگون شود، باید به فکر عالمی دیگر و آدمی دیگر و جهان بینی متفاوت بود؛ یعنی باید جهانی دیگر با انسانی دیگر در افق درک اهل نظر ظاهر شود. با توجه به آن افق و چشم انداز است که شاید شیوه زندگی مردمان به تدریج، بی تکلف و بدون زحمت تغییر کند. در جهانی که اکنون دایر است، شرایط پارسایی فراهم نیست و کسانی که همه آن شرایط در وجودشان جمع باشد، اگر باشند، تعدادشان بسیار اندک است. پس در کنار اینکه نگران طرز خور و خواب مردمان باشیم، باید نگران فکر و فرهنگ در این جهان باشیم؛ در این صورت می توان شیوه ای از زندگی تازه ای در پیش گرفت که در آن صفا بر کدورت، و راستی بر دروغ، و اعتماد بر سوء ظن، و مهر و معرفت بر کینه توزی، و رعایت انصاف بر تعدّی و اجحاف، و همدلی و هم زبانی بر تحکّم، و ادای وظیفه بر رفع تکلیف، مقدم باشد.

سرّ وصیت همزمان امیرالمومنین(ع) به تقوا و نظم

همین جا خوب است از یکی از فرمایشات کلیدی امیرالمومنین(ع) رمزگشایی نمائیم.

با توضیحات مبسوط قبل مشخص شد تغییر در سبک زندگی، اگر تغییر در ظاهر حیات مردمان است صد البته تغییر در ظواهر حیات بدون تغییر بواطن آن، راه به مقصود نخواهد برد. بنابراین در کنار پرداختن به ظاهر سبک زندگی باید به سراغ جان (اخلاق و افکار) انسان رفت و آن جا را آباد کرد که اگر چنین شد، سبک زندگی نیز آباد خواهد شد.

درست است که حیات، ظاهری دارد و باطنی، اما هیچ گاه ظاهر حیات جدا و منفک از باطن آن نبوده است، و مگر این همه سفارش به عمل صالح (که جلوه ظاهری حیات مؤمن است) به مثابه اولین قدم طهارت باطن و نفس، چیزی جز معنای یگانگی این دو را می رساند؟

این تفکیک اگر هم در مأثورات دینی ما وجود دارد، جز برای نشان دادن هدف غایی حیات دنیوی که قرب الی الله است، نمی باشد، پس کوشش در فربه نمودن حیات دنیوی با گرایشات ماتریالیستی نتیجه ای جز خسران نخواهد داشت! در این میان، برقرار کردن تناظر دیالکتیک میان باطن و ظاهر که در آن واحد هم بر یکدیگر تأثیر گذارند و هم از یکدیگر تأثیر پذیرند؛ راهگشاست. به بیان دیگر، ظاهر و باطن دو حیثیت از یک امر واحدند و نه دو امر مجزا، پس تغییر یکی، تحول آن دیگری و تحول آن، تغییر این است. مثال بارز این ارتباط دو سویه، تأکید بر رعایت احکام شرعی و تأثیر طهارت جسم بر نحوه و نتیجه تعقل است. اساساً شریعت ما، کجا با طریقت جدایی داشته و کی این دو از حقیقت مجزا بوده اند؟ معنویت، عرفان و طریقت جز در اتحاد با شریعت حتی مشروع نیست!

تقوی که اولین و آخرین توصیه تمام انبیاء و ائمه (علیهم السلام) و اولیاء الهی بوده است، در مراتب عالیه که سرشار از وجوه معنوی و باطنی است، باز هم با عمل و زندگی تنیده است و پر واضح است که حتی همان وجوه باطنی نیز، پایی در فکر ما و پایی در ذکر ما دارند. این جاست که یکی از کلیدی ترین درسهای سبک زندگی از نهج البلاغه امیرالمومنین استنباط می شود؛ توصیه همزمان و همردیف به تقوا و نظم، تجلی این معناست که نظم در زندگی و رعایت نظامات اسلامی از تقوا و پرهیزگاری منشأ می یابد؛ آیا حرفی در تحلیل سبک زندگی شیعی و اسلامی بهتر از فرمایش مولا علی سراغ دارید؟ توقع تحول رحمانی در نفسانیت نفس اماره که حیات روزمره اش در گرو تعلقات شیطانی است توقعی بیجاست! انبیاء جان ابناء بشر را متعبد درگاه احدیت نموده اند، اما این تعبد نفس، مگر جز با عمل آغاز شده است؟ ظاهر و باطن با هم تحول می پذیرند و بر هم اثر می گذارند؛ بنابراین سودای تحول سبک زندگی انسان نتیجه ای جز تغییر نسبت های نفسانی او در بر نخواهد داشت و صد البته چون جان انسان متوجه امری گردد فعل او ظهور آن توجه خواهد شد. نظم ظاهری از تقوای باطنی می آید و این کلید واژه کلیدی و هدیه نهج البلاغه به جامعه تشنه نظم و اخلاق و ارامش و آسایش است.

و اما نقشه راه…

در تکمله سؤالاتی که رهبر انقلاب طرح فرمودند ،سؤالات زیر نیز قابل بحث است:

1. چرا رویکرد کارکردگرایانه سبک زندگی مسیحی و غربی در برابر القای نگاه انتزاعی و غیرکاربردی از سبک زندگی اسلامی در برخی بخشها موفق جلوه کرده است؟

2. تغییر در جامعه از کجا شروع می شود؟ لایه عینی و سطحی؟ سبک زندگی، نگرش، اندیشه، اخلاق، یا اعتقادات، کدام یک؟

3. سبک زندگی در تحول سایر ابعاد حیات اجتماعی هم چون اندیشه، اعتقاد و دانش چه نقشی دارد؟

4. آیا سبک زندگی مستقلاً قابل تغییر است؟ مقصود استقلال در مقابل اخلاق، اعتقاد، اندیشه و نظریات علوم اجتماعی و نظام های اجتماعی است.

5. مفروض بر آن که پاسخ سوال قبل مثبت باشد، آیا در راستای دینی کردن جامعه بر این تغییر فایده ای مترتب است؟ مقصود آن است که آیا آغاز کردن از سبک زندگی برای تغییر ماهیت جامعه با مقصد دینی، آغاز درستی است؟

6. عوامل اصلی تعیین کننده سبک زندگی کدامند؟

7. آیا اندیشیدن به راهی برای تغییر سبک زندگی که بتواند بر عوامل اصلی کنونی غلبه کند و یا آن را دور بزند عقلانی است؟

8. از منظر دین، محور و عامل اصل تغییر در سبک زندگی چیست؟

9. آیا می توان مدلهای مختلف سبک زندگی را با هم جمع نمود؟

برای طرح صحیح پرسش های دیگر باید فهم دقیق و کلانی از آن چه هستیم داشته باشیم. گاه در خیابان های شهری بزرگ می چرخیم و گاه بر نقشه شهر اشراف می یابیم. در موضوعی نظیر سبک زندگی نیز کثرت عوامل مؤثر و دخیل آن قدر زیاد است که اگر عمری را هم در بررسی آن صرف کنیم باز عواملی از قلم خواهد افتاد. برای آشنایی با شهر، چرخیدن در خیابان ها تا حدی لازم و مفید است اما کسی که سودای تغییر در نقشه شهر در سر می پروراند، نمی تواند عمر خود را صرف خیابان گردی کند. او به فهم و طرحی کلان از شهر محتاج است.

در بین کوچه و پس کوچه های بی شمار سبک زندگی، باید بتوانیم گذرگاه های اصلی و گلوگاه های شهر را تشخیص دهیم. این ها را گفتیم تا وقتی می پرسیم سبک زندگی را کدام عوامل تعیین می کنند از فهرست کردن هزاران عامل خودداری کنیم. در میان هزاران نیرویی که در جهت های مختلف بر یک نقطه وارد می شود، چند نیروی محوری وجود دارد که برآیندشان جهت اصلی را تعیین می کند و رفته رفته ریزنیروها را با خود هم جهت می سازد. این از نظر فیزیکی درست نیست اما نیروهای جوامع انسانی را حکمی دیگر است. این نیروها کدامند؟ نقشه راه ترسیمی از سوی رهبر حکیم انقلاب مبنای کار ما خواهد بود. در این باب مفصل سخن خواهیم گفت. ان شاء الله

جدول شاخصه ها

 

مولفه های سبک زندگی

سبک زندگی مدرن، غربی و اروپایی

سبک زندگی اسلامی – سنتی

محورهای تقابل و تعارض سبک های زندگی

 

 

نهاد خانواده و نظام آن

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif ولایت پدر بر خانواده نفی می شود

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif خانواده از خانواده بزرگ به خانواده هسته ای کوچک تبدیل می شود. نقش ها درخانواده دستخوش تحول و تغییر است.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif مفهوم خویشاوندی (عمو، دائی، خاله …) از بین می رود و فراموشی مفاهیمی چون عشق و محبت متقابل

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif جایگزینی رسانه و تلویزیون به جای مکالمه اعضای خانواده

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif پدر و مادر مرکز ثقل خانواده هستند

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif خانواده بزرگ و نظام اجتماعی حاکم بر خانواده در این زیستن بسیار مهم است.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نقش ها، مشخص و وظایف و هنجارهای اجتماعی متعدد بر آن ها مستقر می شود.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif غلبه محبت، عشق و فداکاری بر روابط اعضای خانواده

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نگاه عاشقانه زن و شوهر به ادای حقوق متقابل یکدیگر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif این دو نوع نگرش به خانواده دائماً با هم در چالش خواهند بود. همچون آن چه که در سریال پدرسالار نشان داده شد.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif بر هم خوردن نقش ها این تعارض را بسیار می کند. پدر نقشی برای خود قائل است که فرزندان قبول ندارند.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif ولایت پدر بر خانواده دچار تعارض می شود و بحث تواضع و ولایت پذیری اعضای خانواده از پدر موضوع چالش است

 

 

 

 

هنر و ادبیات

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif بازگشت به هنر و ادبیات اسطوره ای پیش از عصر دینی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اصالت یافتن گرایشات فرمالیستی و هنر برای هنر و نفی ادب و هنر متعهد

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اصالت قالب شکنی و آنارشیسم و ساختارشکنی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif بسط نفسانیت و سوبژکتیویسم در قالب هایی همچون پرسپکتیو و گسترش فردیت.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif بریدن بند ناف هنر از سنت ها و اصالتها

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif غلبه احساسات زدگی و نیهیلیزم هنری

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif ترویج کوبیزم و نگاه انتزاعی به همه چیز و نظم ستیزی و تقدیس هرج و مرج

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif گرایش به جبر جنسی، جبر طبقه و جبر محیط

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif پورنوگرایی و سوءاستفاده از غرایز انسانی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif پایبندی به ادبیات محکم عصر دینی و تقید به مفاهیم اسلامی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اصالت یافتن ادبیات متعهد و تقبیح هنر برای هنر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif پایبندی به قالب ها و سبک های سنتی و اخلاق مدار و رعایت حریم های شرعی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اصالت حقیقت به جای اصالت نگرش هنرمند

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نفی فردیت و اندوویژوالیسم و ترویج روح جمعی و اجتماعی.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif جهت دهی به غرایز انسانی در مسیر عبودیت الهی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif سرور و نشاط پاک و ابتهاج درونی ناشی از فراورده های هنری به جای کامجویی افراطی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تعارض در مفاهیم

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تعارض در قالب ها و فرمت ها

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تعارض در روش ها و مدل ها

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تعارض در نگرش ها و بینشها

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif (هنر و ادبیات بیشترین تعارضات را به نمایش گذاشته است)

 

 

 

معماری

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif غفلت زا، مصرف محور و تابع نیازهای دنیای مدرن و شهر مدرن

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تفاوت آشکار طبقاتی در شمال و جنوب شهر و ابراز آن

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif عدم رعایت حریم خصوصی و فردی

 

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif انسان محور و تربیت محور بودن یک شهر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif غایت طراحی ها توحید و خدامحوری است

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif جوشش انواع هنرها در جهت تعالی انسان از طریق هنر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif رعایت هارمونی انسانی در طراحی ها

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif برخورداری از ویژگی های متعدد معماری دینی سنتی همچون پیوند مسجد و اجتماع

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif حفظ حریم های شخصی و خانوادگی و…

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif معماری هویت مدار سنتی در تعارض تام با معماری بی هویت و نیاز محور مدرن است.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تقسیم طبقاتی شهر به پایین و بالا و متوسط و حاشیه و… در نظام سنتی دینی جایی ندارد.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif پیوندهای اجتماعی معماری سنتی در معماری مدرن کاملاً از هم گسسته می شود.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نظام های ارزشی دو معماری کاملاً در تضاد با یکدیگر هستند.

 

 

 

 

 

ارزش ها و نظام ارزشی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif شکاکیت فلسفی، پلورالیسم معرفتی، حقیقت ستیزی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نسبی شدن اخلاق و نظام ارزشی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تغییر انسان های الگو و گروههای مرجع اجتماعی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif پیوند نظام ارزشی با قهرمان های نوظهور و از رسانه برخواسته همچون بازیگران و خوانندگان و ورزشکاران

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif خروج دین از لایه مرکزی نظام ارزشی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نگاه حداقلی به دین

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نگاه انتزاعی و ویترینی و فانتزی و دکوری به متون دینی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif مطلق بودن و فطری بودن ارزش های اخلاقی متعالی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif قدسی بودن انسان های الگو و رجوع به ایشان

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif حضور و نقش آفرینی دین در لایه مرکزی نظام ارزشی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نگاه حداکثری به دین

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نگاه واقعی و غیر تشریفاتی به اموزه های دینی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اعتقاد به تقدس مفاهیم و شخصیت های دینی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تعارض شدید اخلاق مطلق با اخلاق نسبی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تعارض انسان های الگو و ارزشی در نگرش دو گفتمان

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif چالش دو گفتمان بر سر جایگاه دین و کارکرد ارزش ساز آن و میزان تأثیر دین بر نظام تصمیم گیریها

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تقدس گرایی و ماده گرایی در تقابل آشکارند

 

 

 

هویت

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تفکر مدرن به ویژه در هنگام ورود به جوامع سنتی، انقطاع از هویت تاریخی را دامن می زند.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif انسان مدرن به دلایل گوناگون دچار بحران هویت و خودشناسی است.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif بسیاری از هویت های جمعی خانوادگی جز در برخی از لایه های اشرافیتی مدرن، از بین می رود.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif ناسیونالیسم و ملی گرایی می کوشد که جای هویت های دینی همچون هویت امت، هویت جمعی ملی گرایانه را جایگزین کند

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif در چهار عرصه ارتباط با خدا، خود، جامعه و خانواده، فرد نسبت خود را نمی یابد

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif هویت تاریخی در این گونه از جوامع مهم و پیوند و پیوست با آن بسیار ضروری است.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif ارتباط با خدا اصلی ترین رکن هویتی فرد است

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif بحران هویت، معضل و مشکلی در عالم سنت و آدم متعلق به سنت به شمار نمی آید.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif هویت خانوادگی و قومی و جمعی از هویت های مهم در انسان سنتی است.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif در بسیاری از جوامع سنتی به ویژه جوامع دینی، نگرش هویت جمعی به امت دینی و امامت دینی بسیار رایج تر است.

 

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif انقطاع هویتی مدرن و پیوند هویتی سنت، چالشی را شکل می دهد که هویت تاریخی را بحران زده می کند.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif میان هویت های جمعی دوره سنت و دوره مدرن، چالش های جدی وجود دارد. زیرا که بسیاری از نظامات اجتماعی عالم سنت، توسط عالم مدرن از میان برداشته می شود.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif هویت جمعی همچون امت دینی، منافع و کنش های منبعث از نگرش ملی گرایی را به چالش می کشد. این نگرش به ویژه در جوامع اسلامی بسیار قوی است.

 

 

نظام تعلیم و تربیت

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تغییر ساختار آموزش و پرورش و به تبع آن تغییر بسیاری از مفاد و فرآیندهای پیشین نظام پرورشی.

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif مدرک گرایی و مدرک زدگی و اصالت رتبه های متعارف آکادمیک

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تفکیک پرورش و تزکیه و تهذیب از آموزش و تعلیم

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif طرد نگاه عبادت گونه به تعلیم و غلبه سود انگاری در انگیزه های متعلم

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تشکیل مثلث هماهنگ معلم، متعلم و علم بر مبنای آموزه های دینی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تقدم پرورش بر آموزش

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif علم اعم از دانسته ها و باورهاست

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif به کارگیری خانواده به عنوان بازوی نظام آموزش و پرورش

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif روابط اخلاقی حاکم بر استاد و دانشجو

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد انسان های ساخته شده در دو نظام آموزشی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد ساختاری این دو نظام آموزشی و پرورشی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif چالش مفهومی در درون انسان تربیت یافته در این دو نظام آموزشی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد علم برآمده از این دو نظام آموزشی (علم دنیاگرا یا آخرت گرا)

 

مولفه های سبک زندگی

سبک زندگی مدرن، غربی و اروپایی

سبک زندگی اسلامی – سنتی

محورهای تقابل و تعارض سبک های زندگی

 

 

ساختار علم

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نگرش تجربی به علوم انسانی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif جدایی ساحات علوم از یکدیگر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نگرش تکنیکی محض به عالم

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اصالت یافتن تجربه و حواس بشری (آمپریسم و پوزیتیویسم)

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نسبت معکوس با دین برقرار کردن

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif وحی ستیزی و متن ستیزی علوم و غلبه هرمنوتیک

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif پیوند ساحات علوم با یکدیگر و نگاه وحدت گرا و وحدت نگر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif عدم نگرش تکنیکی و تسخیر مآب به عالم

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اصالت داشتن خرد بشر و معنایافتن تجربه در بستر خرد

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نسبت تکاملی با دین برقرار کردن

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif درجه بندی علوم بر مبنای نگرش وحیانی

 

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در ساختار و پیوند با دیگر علوم

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در نگرش به عالم و جهان بینی حاکم بر فکر عالمان و دانشمندان

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در روش و ابزارهای شناخت

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد نگرش به نسبت به دین

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در نگاه به کاربردهای دانش

 

 

 

ساختار اجتماعی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تغییر ساختار اجتماعی با محوریت اقتصاد به بورژوا (سرمایه دار)، طبقه متوسط و طبقه پایین و کارگر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تغییر هویت های جمعی از جمله خانواده، محله، قومیت

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تقلیل نقش برخی از کنش گران فعال اجتماعی همچون روحانیون

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تغییر گروههای مرجع سیاسی و فکری

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نگرش متفاوت در نظام طبقات اجتماعی و اهمیت داشتن ساختارهای اجتماعی دیگر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اهمیت داشتن هویت های جمعی همچون خانواده بزرگ، محله، قومیت

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تکیه بر نقش اجتماعی روحانیت در ساختار اجتماعی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تنبلی ریشه در ساختار دیکتاتوری و پادشاهی سابق در ملل سنتی دارد

تضاد در نگرش به ساختار اجتماعی

تضادر در ساختارهای اجتماعی دوگانه

تضاد در نگرش به هویت های جمعی و گروهی

تضاد جایگاه نقش های اجتماعی

 

 

 

 

 

 

نظام اقتصادی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اصالت سودانگاری و تلاش بی وقفه برای زر اندوزی هم در ساختار کلان و هم در ساختار خرد اقتصاد

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif محوریت اجتماعی طبقه سرمایه دار

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif انقطاع ارتباط و پیوند با ساختارهای اجتماعی دینی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif عدم محوریت اخلاق و شرع و نسبی گرایی برآمده از سودانگاری

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif معاملات ربوی و اصالت ربا و نزول خواری

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نسبت با رسانه و اصالت ویترین و محوریت فرهنگ و قهرمان های دوره مدرن

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif عدم اهمیت نظام اقتصادی سنتی دینی همچون خمس و زکات و وقف

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نبود روحیه ایثار و انفاق

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تأثیرات ویترین گردی و پاساژ گردی بر فرهنگ

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نبود توکل در فرایند ارتزاق

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif غلبه کاپیتالیسم و سرمایه سالاری

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اصالت اخلاق و شریعت و فقه و مکاسب در برابر اصالت سودانگاری

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif حضور روح دینی و نگاه الهی به رزق و اصول شریعت در فرآیند کسب سرمایه

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif ارتباط وثیق و مشخص و تشکیلاتی با ساختارهای دینی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif قبح ربا و معاملات ربوی و نگرشی قدسی و عرفانی به حرمت ربا

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif عدم اهمیت ویترین رسانه ای و انسان های الگو مدرن …

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اهمیت شگرف نظامات اقتصادی دینی همچون خمس و زکات و وقف و انفال و انفاق

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif محوریت معبد و مسجد در بازار

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نگاه جهادی به رشد اقتصادی

 

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در ارتباطات

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضادر در ارتباط ساختار دینی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif پدید آمدن دوگانه بازارهای سنتی و مدرن و اقتصاد سنتی و مدرن

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد ارزش های اخلاقی هم در ساختار بازار و هم در بدنه انسانی و هم در درون انسان سنتی مدرن بازاری

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد نظام های ارزشی در ارائه محصولات

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد نظامات اقتصادی دینی با نظامات اقتصادی مدرن

 

 

 

الگوی مصرف

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تولید نیازهای کاذب برای بشر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اصالت مصرف گرایی بی حد و حصر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تأثیر رسانه بر ساختن الگوی مصرف براساس ارزش های کاملاً غربی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif بی توجهی به طبیعت

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif مارک زدگی و برندگرایی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif قناعت و رضایت به تقدیر الهی در کنار تلاش

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif پرهیز از اسراف و تبذیر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif عدم حضور رسانه و ارزش های رسانه ای الگوی مصرف و تکیه بر ارزش های تاریخی و بنیادین

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif ترویج روحیه ایثار اقتصادی و انفاق

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد کلی و جزئی دو نظام الگوی مصرف

 

 

اوقات فراغت

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif معنادار شدن اوقات فراغت به سبب آن که تعطیلات در مفهوم مدرن از خواص زیستن مدرن و انسان کارگر و انسان بورژواست

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif محوریت غفلت در اوقات فراغت و تمایل به محرّمات شرعی و مصرف زدگی افراطی در اوقات فراغت

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif سفر صرفا برای تفریح و رهایی موقتی و تخدیری از آلودگیهای شهر

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif محوریت ذکر و فکر و معنویت افزائی در زمان فراغت و افزایش عبادات مستحب و مراسمات عبادی در روز و شب جمعه

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif عدم مصرف گرایی افراطی و عدم اسراف در تمام ساحات زندگی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif سفر برای عبرت اندوزی و البته تفریح جسم و روح

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد کلی و جزئی در نگرش و بهره گیری از اوقات فراغت

 

 

مدلهای دین داری

و دین ورزی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تلقی امر فردی و سلیقه ای از دین و پذیرش سکولاریسم

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اصالت معرفتی تجربه دینی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif پذیرش پلورالیسم معرفتی دینی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نگرش پراگمات به کارکرد های دین و پذیرش منفعت طلبانه آن

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif نگاه منافقانه و ابزاری و ریاکارانه و بروکرات به دین

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif غلبه ظواهر بر معارف دینی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif امر فردی و جمعی به صورت تؤمان و نفی سکولاریسم هم در نگرش درون دینی و هم در نگرش برون دینی برآمده از حوزه خرد و وحی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif عدم پذیرش پلورالیسم معرفتی و ترویج حقیقت گرایی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif عدم نگرش پراگمات به دین و پذیرش دین حتی در صورت تضاد با منافع فردی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تعادل در ظاهر و باطن

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif پذیرش دین به عنوان برنامه رسمی زندگی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تعادل در آخرت گرایی و آبادکردن دنیا

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در فلسفه دین داری

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در تعریف و تعیین ابعاد دین

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در فهم منبع دین

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در فهم کارکردهای دین

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در فهم نسبت به گستره دین

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در نگرش به تاریخ دین

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif تضاد در نگرش به متون دینی

 

فرهنگ عمومی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif فراموشی صله رحم

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif غلبه نظم تکنولوژیک و اجباری بر نظم پذیری وجدانی و درونی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif بی معنائی مفهوم همسایگی

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif اهمیت به صله رحم

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif رعایت حقوق بدن، خانواده، جامعه، همسایگان و …

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif رعایت حق الناس در کنار حق الله

توضیح: توضیح: C:DOCUME~1MOHAMM~1LOCALS~1Tempmsohtmlclip1�1clip_image001.gif ظواهر جامعه مدرن در برخی اوقات از ظواهر جامعه دینی منظم تر جلوه می کند و باعث مغالطه در ذهن متدینین می شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه