انگشت و انگشتر فکر مى کنم سال ۷۳ بود یا ۷۴ که عصر عاشورا بود و دل ها محزون ازیاد ابا عبدالله الحسین(علیه السلام). خاطرات مقتل و گودال قتلگه، پیکر بى سرو… بچه ها در میدان مین فکه، منطقه والفجر یک مشغول جستجو بودند. مدتى میدان مین را بالا و …
توضیحات بیشتر »۱جعبه خرما و ۱۵۰ رزمنده روزهدار
تیرماه سال ۶۱با ماه مبارک رمضان مصادف شده بود. من یک بسیجی کم سن و سال بودم و هنوز چهارده سالم تمام نشده بود که برای دومین بار به جبهه اعزام میشدم….. محمدعلی قنبری از رزمندگان دفاعمقدس است که خلوص نیت و ایثار رزمندهها را در قالب خاطرهای از ماه …
توضیحات بیشتر »کرامت شهدا
در اهواز مسئول انتقال شهدا بودم.یک روز پیرمردی مراجعه کرد وگفت:فرزندم شهید شده ودر اینجاست .باتعجب سراغ لیست شهدا رفتم .اما هرچه گشتیم مشخصات پسر اونبود.پیرمرد اصرار می کرد که آمده تا پسرش رابا خودش ببرد!من هرچه می گفتم که چنین مشخصاتی در میان شهدا نداریم بی فایده بود.پیرمرد مرتب …
توضیحات بیشتر »تحلیلگر آمریکایی: برای فهم ایران مدرن سراغ «آوینی» رفتم
سالها در حوزه خاورمیانه تحقیق و بررسی کرده و فراتر از مرزهای جغرافیایی و توانمندیهای نظامی، فرهنگ و ارزشهای بومی را میشناسد؛ شاید همین هم موجب شده کتاب جدیدش درباره ایران یکی از منابعی باشد که به «سیاستگذاران در واشنگتن» توصیه شده است. اسکات پیترسون، خبرنگار نامآشنایی در ایران است؛ …
توضیحات بیشتر »مهدی باکری گفت: مگر عقلت را از دست داده ای؟
ناشنیدههایی از آخرین ساعات زندگی فرمانده لشکر عاشورا مهدی باکری در حالی که مشغول خواندن دعا بود، حرف مرا رد کرد. دوباره اصرار کردم. برگشت و گفت: مگر عقلت را از دست دادهای؟ از اینجا کجا برگردم ؟! به گزارش گروه حماسه و مقاومت فارس، مهدی باکری به تاریخ 30 …
توضیحات بیشتر »جنازه ای سالم پس از شانزده سال
مجروح که شد، به اسارت دشمن درآمد و در آنجا به شهادت رسید. او را دفن کردند و شانزده سال بعد هنگام تبادل جنازة شهدا با اجساد عراقی، جنازة «محمدرضا شفیعی» و دیگر شهدای دفن شده را بیرون می آورند تا به گروه تفحص شهدا تحویل دهند. اما جنازة محمدرضا …
توضیحات بیشتر »روایت شهادت مظلومانه محمدحسین حدادیان در حادثه تروریستی خیابان پاسداران
در جریان حادثه تروریستی هفته گذشته که توسط برخی دراویش وابسته به فرقه گنابادی در خیابان پاسداران رخ داد، 4 نفر به شهادت رسیدند که 3 نفر آنها از نیروی انتظامی و یک نفر بسیجی بود. در ساعات ابتدایی این حادثه، یک راننده یک دستگاه اتوبوس، خودرو خود را به …
توضیحات بیشتر »راز فرماندهی
شهید رستگار فرمانده لشگر 10 سیدالشهدا(ع) بود و خانواده اش از این سمت حاجی، هیچ اطلاعی نداشتند. یک روز، برادر او به منطقه آمد تا از او خبری بگیرد. حاج کاظم، قرار بود صحبتی برای نیروها داشته باشد. وقتی از جایگاه اعلام شد:« فرمانده لشگر 10 برای صحبت بیایند»، آقای …
توضیحات بیشتر »پست و مقام رفتنی است
بسم رب الشهدا و الصدیقین گفت: آقای امینی جایگاه من توی سپاه چیه؟ سئوال عجیب و غریبی بود! ولی میدانستم بدون حکمت نیست. گفتم: شما فرماندهی نیروی هوایی سپاه هستین سردار. به صندلیاش اشاره کرد. گفت: آقای امینی، شما ممکنه هیچ وقت به این موقعیتی که من الان دارم، نرسی؛ …
توضیحات بیشتر »ده خاطره کوتاه از شهید مهدی باکری
1)توی آبادان، رفته بود جبهه ی فیاضیه، شده بود خمپاره انداز شهید شفیع زاده دیده بانی می کرد و گرا به ش می داد ، اوهم می زد. همان روزهایی که آبادان محاصره بود. روزی سه تا گلوله ی خمپاره ی صد وبیست هم بیش تر سهمیه نداشتند. این قدر …
توضیحات بیشتر »