فرمولِ نجات(۲۳مین مروارید نهج البلاغه)
در سال ۳۵ هجری، زمانی که آسمان مدینه از هیاهوی بیعت با امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام(ع) لرزید، روزی که دستان مردم، نه از سرِ رسم، که از ژرفای دل به سوی مولا دراز شد، او نه بر منبرِ قدرت، که بر بلندایِ “مَنِشورِ الهی حکومت” ایستاد. و نخستین خطابه [خطبه شانزدهم نهج البلاغه] رابیان فرمودند.
البته این خطبه، تنها یک سخنرانی نبود؛ “منشورِ حکمرانیِ الهی” بود که هر واژهاش، آینهای از ژرفایِ دانشِ امام و آیندهنگریِ بیهمتایش را نشان میداد. حضرت با صلابت فرمودند :
“ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ؛
هر آنچه می گویم، پشتوانه اش جانِ من است! من خود، گواهِ راستیِ این سخنانم.”
این فراز با صلابت ، تنها یک ادعا نیست؛ سوگند فولادینی و هشدارِ ژرفی است به مخاطبان تا:
– با گوشِ جان بشنوند،
– با دلِ بیدار بپذیرند،
– و با عمل، این سخنان را در پهنهٔ زندگی جاری کنند.
در ادامه این خطبه، مرواریدی میدرخشد که گویی چراغِ راهِ بشریت است:
” إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمَّا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ، حَجَزَتْهُ التَّقْوَى عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ؛ “
هر که از سرنوشتِ تلخ پیشینیان و عذابهای الهی که بر سرشان آوار شد، درسِ عبرتی بگیرد، تقوا همچون سپری فولادین، او را از سقوط در ورطهی شبهات و تردیدها نجات میدهد. ”
این کلام، تنها نصیحت و خطابه معمولی نیست؛ “فرمولِ نجات” است!
امام میآموزد که تاریخ، کلاسِ درسی است برای امروز، به عنوان مثال:
– عبرت از تکبرِ فرعون، انسان را از غرور میرهاند.
– عبرت از خیانتِ قابیل، از کینهتوزی بازمیدارد.
– عبرت از سقوطِ اقوامِ پیشین، هشدار میدهد که هیچ تمدنی از آزمونِ الهی مستثنی نیست
قرآن کریم با تأکید بر این حقیقت، هفت بار واژهی «عبرت» را به کار میبرد و خطاب به صاحبانِ بصیرت میفرماید:
“فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ؛ ای صاحبانِ بینش! عبرت گیرید.”
و در جای دیگر، هدف از بیان داستانهای تاریخی را “عبرتپذیری” میداند:
“لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛ بیگمان در سرگذشتِ آنان، درسِ عبرتی برای خردمندان بود.”
☑️ عقلِ عبرتآموز :
امیرالمؤمنین(ع) در کلامی ناب، زنجیرهی «عبرت، بصیرت و دانش»را ترسیم میکند:
“مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ، وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ، وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ ؛کسی که عبرت آموزد، بینا شود، و آنکه بینا شود، بفهمد، و آنکه بفهمد، دانشآموخته است.”
و در جای دیگر، رحمتِ الهی را در گروِ تفکر و عبرت میداند:
“رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَكَّرَ فَاعْتَبَرَ، وَ اعْتَبَرَ فَأَبْصَرَ ؛ خدا رحمت کند کسی را که بیندیشد و عبرت گیرد، و عبرت گیرد تا بینا شود.”
اینجاست که عقلِ حقیقی، نه در انباشتنِ اطلاعات، که در درسگیری از تجربهها معنا مییابد:
“إِنَّمَا الْعَاقِلُ مَنْ وَعَظَتْهُ التَّجَارِبُ ؛همانا عاقل کسی است که تجربهها او را پند دهند. ”
مدرسهای برای عبرتآموزی :
امام علی(ع) در عصری زندگی میکرد که دنیا مانند امروز پر از آشوب بود؛ جنگ جمل، فتنه صفین و خیانت خوارج، همه نشان میدادند که دنیا سرای فناست. ایشان در نامهای به حارث همدانی فرمود:
” وَاعْتَبِرْ بِمَا مَضَى مِنَ الدُّنْيَا لِمَا بَقِيَ مِنْهَا، فَإِنَّ بَعْضَهَا يُشْبِهُ بَعْضًا، وَ آخِرَهَا لَاحِقٌ بِأَوَّلِهَا ؛
از گذشته دنیا برای آیندهاش عبرت بگیر! حوادث دنیا مانند حلقههای زنجیر به هم پیوستهاند؛ پایانش به آغازش میرسد و هیچچیز در آن پایدار نیست.”
این کلام امروز هم زنده است؛ همانطور که دیروز “فتنهگران جمل” حق را به نام دین تحریف میکردند، امروز هم برخی با نقابِ دین و عدالت، مردم را گمراه میکنند. تفاوتِ زمانه، تنها در لباسِ فتنههاست!
در جنگ جمل، عایشه بر شتر سوار شد و مردم را به جنگ با مولا علی علیه السلام تحریک کرد. امروز، شترِ فتنه، مثل رسانه های بیگانه و فضای مجازی است؛ جایی که شایعه های دروغین میتواند آتش اختلاف را در ثانیه شعلهور کند. امام علی(ع) به ما میآموزد: “در امواج شایعات، لنگرِ تقوا بیندازید! “
خیانتِ خوارج و افراطیون امروز :
خوارج که روزی از یاران حضرت علی(ع) بودند، روزگاری دیگر به دشمنانش تبدیل شدند. امروز هم بعضی از انقلابی های دیروز با شعارهای فریبنده غرب ، جوانان را به ورطه نابودی میکشانند. آیا تاریخ تکرار نمیشود؟!
☑️ سلاحِ هوشمند:
امام علی(ع) تقوا را نه ترس از جهنم، بلکه هوشیاری اجتماعی معنا میکند:
تقوا یعنی وقتی در شبکههای اجتماعی، خبری علیه هرکسی میبینیم، پیش از بازنشر، و به یقین کامل برسیم چرا که امروز خیلی ها بازیچه مطالب دروغ می شوند .
– تقوا یعنی وقتی قدرت یا پولی به دستمان میرسد، مانند مالک اشتر باشیم که از بیتالمال حتی به اندازهی سوزنی سوءاستفاده نکنیم.
– تقوا یعنی در محیط کار، با فقیر و غنی یکسان رفتار کنیم، تبعیض روا نداریم. فتنههای دیروز و امروز، یک ریشه به نام “نادانی و غفلت” دارد.
امام علی(ع) به ما می فرمایند:
“عاقل کسی است که از تجربهها پند گیرد”نه اینکه خود را بارها در آتشِ خطا بسوزاند.
