صفات دانش نماها (۲۷مین مروارید نهج البلاغه)
امیرالمومنین علی (علیهالسلام)، در خطبه هفدهم نهج البلاغه ، دشمن ترين خلائق نزد خدا (كسانيكه هرگز رحمت حقّ شامل حال ايشان نمىشود) را به دو گروه تقسیم میکند:
کسانی که با وجود شعور و آگاهی، از راه حق منحرف شده و دین خدا را دگرگون کردهاند.در بخش قبلی( بیست و ششمین مروارید نهج البلاغه ) ، گروه اول توضیح داده شد
☑️ جاهلان عالمنما!
حضرت علی(ع) پس از توصیف ظریف و عمیق از گروه اول، دست به توصیف گروه دوم میزنند؛ آنان که “جاهلان عالمنما” نامیده میشوند و به قول خود ایشان، مبغوضترین افراد نزد خداوند متعال هستند.
مروارید نهج البلاغه :
حضرت برای این افراد(دانشنماهای نادان)، پنج صفت برجسته بیان میکنند :
١. وَ رَجُلٌ قَمَشَ جَهْلاً ؛
او کسی است که انبوهی از جهل و نادانی را در خود جمع کرده است
یعنی کسی که بدون اینکه چیزی را انتخاب کند، سنجیده یا وزن کند، چیزها را به طور تصادفی و بیتفکری جمع میکند. «قَمَشَ» در اینجا به کسی اشاره دارد که بدون تفکر و دقت، هر چیزی که سر راهش قرار بگیرد را بلافاصله جمع میکند و فکر میکند آن را به دست آورده است. یعنی مثل کسی که فکر میکند با دیدن یا شنیدن چیزها — حتی اگر ناکارآمد، بیربط یا نادرست باشند — حقیقت را پیدا کرده و دانشی خاص یا حقیقتی کسب کرده است.
دقیقا مثل کسی که بدون داشتن سواد لازم و تنها با چند تا مطلب سطحی از شبکههای اجتماعی، گفتارهای گمنام یا شایعات روز، به انتشار دانش خودساختهاش در حوزههای دین، سیاست، جامعه، پزشکی یا حقوق میپردازد.
با لحنی قاطع، چهرهای خوددار، و زبانی سنگین، گویی از بلندی حقیقت صحبت میکند، حال آنکه اندیشههایش، تحلیلهایش و داوریهایش، همه و همه بیاساس وصد درصد اشتباه است
ظاهرش مثل یک دانشمند است، پر از حرفهای درست و واژههای سنگین ، ولی وقتی به درونش نگاه میکنی، متوجه میشوی که خالی است.
پشت این سخنهای پیچیده، جهلی تاریک و عمیق پنهان شده. او نه تنها خودش در فکر و گفتار گم شده، بلکه با همان لحن قاطع و ظاهر علمی، دیگران را هم به سمت گمراهی میکشاند؛ جوانانی که هنوز تجربه ندارند و مخاطبانی که سادهلوحانه به حرفهایش اعتماد میکنند.
حضرت علی علیه السلام چقدر زیبا فرمودند :
” عَمَلُ الجاهِلِ وَبَالٌ وَ عِلْمُهُ ضَلالٌ ؛
کار نادان ورز و وبال است و دانش او مایه گمراهی. “
“الجهْلُ یُفْسِدُ المَعَادَ؛
نادانی، آخرت را تباه میکند.”
٢. مُوضِعٌ فِي جُهَّالِ الْأُمَّةِ ؛
به سرعت و با حیله در میان مردم نادان حرکت میکند و آنان را گمراه میکند
فردی است که با هوشی ظاهری و حیلهگری ساده، به سرعت در میان مردم نادان جا مییابد. نه به خاطر دانش و حقیقت، بلکه به خاطر توانایی در کسب اعتماد سادهلوحان. او با لحنی قاطع و سخنانی پر از واژههای سنگین، مردمی را فرامیخواند که بیشتر به دنبال احساس حقیقت هستند تا خود حقیقت.
اما وقتی روی میز علم و منطق قرار میگیرد، توخالیاش آشکار میشود. در محافل دانایان، جایی برایش باز نیست. زیرا دانشی ندارد و دلیلی قوی نمیشناسد. تنها جایی که میتواند بدرخشد، میان جاهلهاست؛ جایی که سخنش میدرخشد، نه به خاطر عمق، بلکه به خاطر حرفهای زرق وبرق و صدای بلند و ظاهری دانشمندانه.
چنین افرادی، علاوه بر اینکه خودشان در فکر منحرفند، دیگران را هم به گمراهی میکشانند. و این، خطر بزرگی است برای هر جامعهای که به دنبال راهی روشن و مطمئن است.
٣. عَادٍ فِي أَغْبَاشِ الْفِتْنَةِ ؛
او در تاریکیهای فتنه حرکت میکند و تنها در فضای اختلاف و آشفتگی زنده است.
«أَغْبَاشُ الْفِتْنَةِ» به معنای تاریکیهای شدید و فرصتهای خطرناکی است که در آن، مردم گمگذرندهاند و حقیقت سخت تشخیصپذیر است. در همین فضاهاست که او قدرت نفوذ واقعی پیدا میکند، چون فقط در تیری فتنه میتواند نقش بزرگی بازی کند.
از روشنایی میترسد، چون وقتی نور علم و عقل فرا میگیرد، جهل و بیسوادی و توخالیاش آشکار میشود. در محافل سازنده و دورههای ثبات، وجودش بیمعناست. هیچ برنامهای ندارد، هیچ پاسخی نمیتواند بدهد. اما وقتی باد فتنه وزید، با لحنی بلند و سخنانی هیجانی، چهرهای از خود نشان میدهد که گویی حل تمام مشکلات در دستانش است.
او شبیه سیاستمداری است که در روزهای بحران ، مثل تحریمها، گرانی، یا اعتراضات عمومی ، با یک سخنرانی و مصاحبه پر احساس و افراطی، توجه رسانهها و مردم را به خود جلب میکند. اما در روزهای آرامش و توسعه وتلاش ، حتی سایهاش هم دیده نمیشود.
این گونه افراد همواره در پی آن هستند که از آب گلآلود فتنه، ماهی بگیرند. به ظلمت پناه میبرند، چون میدانند در آنجا میتوانند فریب دهند، بدون اینکه کسی متوجه شود. ولی اگر یک روز باد فتنه فرونشیند و آفتاب عقل و دانش بر سرزمین افکند، چهرۀ واقعیشان لو خواهد رفت و هم همه خواص و عموم مردم ، از آنان فرار خواهند کرد.
٤. عَمٍ بِمَا فِي عَقْدِ الْهُدْنَةِ
او از منافع صلح و مصالحه کور است. «هُدْنَه» در اینجا به معنای آشتی و حل اختلافات درونی است ،صلحی که میان اعضای یک خانواده، گروه، یا جامعه شکل میگیرد. او به هیچ وجه به این صلح علاقهای ندارد، زیرا تنش و درگیری هستند که به وجودش ارزش میدهد و نقشی برجسته در تصمیمگیریها به او واگذار میکند.
شبیه کسی است که در یک خانواده یا سازمان، همواره از افزایش داغی تنش لذت میبرد. وقتی همه درگیرند، او ظاهر میشود و نقش «قضاوتگر» یا «منجی» را بازی میکند. اما وقتی فضایی آرام و متعادل میشود، دیگر کسی متوجه وجودش نمیشود.این نوع افراد، در واقع، از آتش اختلاف تغذیه میکنند. هرگز به فکر منفعت عمومی نیستند و تنها در پی رسیدن به اهداف شخصی یا گروهی خود هستند. در حالی که اگر به اندازهای کوچک هم به آینده فکر میکردند، میفهمیدند که صلح و انسجام داخلی، به نفع همه است، و درگیری و دشمنی، فقط زمینه را برای همه تنگ میکند.
٥. قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِمًا وَ لَيْسَ بِه
انساننماها او را دانشمند مینامند، در حالی که دانشی ندارد
این فرد، ظاهری شبیه داناها دارد، اما وجودش از انسانیت واقعی خالی است؛ زیرا از عقل و بصیرت حقیقی فاقد است. تنها با لحن گفتار، پوشش بیرونی و سبک ظاهریاش، جلوهای از دانایی به خود میگیرد ، در حالی که درونش خالی است.
او مثل کسی است که در رسانهها با لباس استادی و با تبلیغات گسترده ای، اظهارنظرهایی میکند که در ظاهر جذاب وعلمی به نظر میرسند، اما در واقع هیچ پایهای در دانش و مستندات ندارند. مردم به خاطر ظاهر و لحن قاطعش، گاه اشتباه میکنند و فکر میکنند با یک «استاد» روبرو هستند، در حالی که محتوا و مضمون گفتههایش، گواهی بر جهل و ناآگاهی اوست.
اینها لحظه به لحظه در حال ویرانی و سقوط هستند اما بر این هم ناآگاهند.
حضرت علی (ع) در این رابطه میفرمایند:
“لَوْ أَنَّ الْعِبَادَ حِینَ جَهِلُوا وَقَفُوا، لم یَکْفُرُوا ؛
اگر بندگان وقتی چیزی را نمیدانستند، سکوت میکردند، گمراه نمیشدند. “
این پنج صفت که با هم به تصویر کشیده شدند ،جهل، خودبزرگبینی، فتنهجویی، فرار از حقیقت و تقویت گمراهی ، نمونههایی از رفتارهایی هستند که متاسفانه هنوز هم در جوامع ما دیده میشوند. افرادی که نه به دنبال دانش هستند، نه به دنبال صلح، بلکه تنها در فضای گمراهی و اختلاف، زندهاند.

✍️ ادامه خطبه دربخش بعدی نوشتار در “بیست و هشتمین مروارید نهج البلاغه” که به کارهای زشت و نادرست این گروه میپردازد که نتیجه مستقیم همان صفات و نقاط ضعف بارز آنهاست، خواهیم پرداخت.