وقتی اخلاص سخن گوید…
وقتی اخلاص سخن گوید، حتی پای خاک ملا و شیخ هم بیثبات میشود…
روزی آخوند ملا عبدالله شوشتری به دیدار شیخ بهایی رفت. کمی پس از آنکه در خانهٔ شیخ بود، صدای اذان بلند شد. شیخ بهایی به مولانا گفت:
«همینجا نماز بخوانید تا ما هم به شما اقتدا کنیم و از فیض جماعت بهرهمند شویم.»
مولانا کمی فکر کرد و قبول نکرد که نماز را در خانهٔ شیخ بخواند، و بلکه برخاست و به خانهاش بازگشت.
از او پرسیدند: «چرا خواهش شیخ را نپذیرفتید و نماز را در خانهٔ او نخواندید، حالی که خودتان به وقت نماز اهمیت زیادی میدهید؟»
در پاسخ گفت: «قدری در حال خود تأمل کردم، دیدم چنان نیستم که اگر شیخ پشت سر من نماز بخواند، فرقی نکند بلکه در حالم تغییر پیدا می شود، لاجرم اجابت نکردم».