رفتار شناسی امام علی در امر مهمانداري و مهماننوازي
ü مهماني اشرافي
ü شرايط پذيرش مهمان
ü محزون بودن امام (ع)
ü احترام به مهمانان
ü شادمان از غذا خوردن مهمان
ü گرسنه بودن و اطعام مهمان
- مهمانداري و مهماننوازي
در اسلام يکي از خصلتهاي ارزشمند در روابط اجتماعي، مهمانداري و مهماننوازي است. در زندگي امام (ع) که تبلوري از اسلام ناب هستند اين موضوع به خوبي و آشکارا ديده ميشود. مولا علي (ع) خصلت مهمانداري و مهماننوازي را از اصول مهم اخلاقي ميدانست و بهعنوان يک امر مقدس و مشتمل بر آداب، از آن به گرمي استقبال ميکرد و به فرزندش امام حسن (ع) ميفرمود:
«اي پسرم! تو را به احترام مهمان سفارش ميکنم».[1]
و در جايي ديگر در مورد ارزش مهماندوستي ميفرمايد:
«مؤمني که مهماندوست است، هنگامي که با برپا شدن قيامت، از قبر خود بيرون ميآيد، چهرهاش مانند ماه شب چهارده ميدرخشد. مردم محشر ميگويند اين شخص حتماً يکي از پيامبران مرسل است، فرشتهاي به آنها ميگويد اين شخص مؤمني است که مهمان را دوست ميداشت و به مهمان احترام ميکرد و براي او راهي جز اين نيست که وارد بهشت گردد».[2]
- مهماني اشرافي
«عثمان بن حنيف»، در عصر خلافت اميرمؤمنان علي (ع) از طرف آن حضرت حاکم بصره بود. او در يکي از مهمانيهاي اشرافي که از فقراء و مستمندان هیچ کس در آن حضور نداشت، شرکت نمود. اين خبر به حضرت علي (ع) رسيد. آن حضرت نامهاي مشروح و انتقادي براي عثمان بن حنيف نوشت که در فرازي از آن آمده:
«من گمان نميکردم تو دعوت جمعيتي را بپذيري که نيازمندانشان ممنوع و ثروتمندانشان دعوت شوند».[3]
- شرايط پذيرش مهماني
روايت است که شخصي اميرالمؤمنين علي (ع) را به مهماني خود دعوت کرد آن حضرت به او فرمود:
«مهماني تو را به سه شرط ميپذيرم:
1. چيزي از بيرون خانه خريداري نکني.
2. آنچه در خانه وجود دارد برايم بياوري.
3. به زن و بچهات زحمت ندهي».
او اين شرايط را پذيرفت و علي (ع) دعوت او را اجابت کرد.[4]
محزون بودن امام (ع):
روزي حضرت علي (ع) را بسيار غمگين ديدند. شخصي از او پرسيد: چرا محزون هستي؟ در پاسخ فرمود:
«به خاطر آنکه هفت روز گذشت که مهماني بر ما وارد نشد».[5]
- احترام به مهمانان
دو نفر که يکي پدر و ديگري پسرش بود به حضور حضرت علي (ع) رسيدند. امام علي (ع) احترام شاياني از اين دو نفر مهمان کرد آنها را در صدر مجلس نشاند و خود در پايين مجلس در برابرشان نشست و سپس دستور داد براي مهمانان غذا بياورند. قنبر غذاي آنها را حاضر کرد و جلوي آنها گذاشت، پس از غذا، قنبر ظرف و آفتابه و حولهاي آورد، تا دست مهمانان را بشويد.
حضرت علي (ع) آفتابه و ظرف را گرفت و نزد پدر نشست تا دست او را بشويد. پدر اظهار شرمندگي ميکرد و نميگذاشت. برخاست و عرض کرد:
چگونه من حاضر شوم شما بزرگوار آب به دستم بريزيد و من دست را بشويم. امام علي (ع) فرمود:
«خداوند ميخواهد بين تو و برادرت امتياز نباشد و هيچکدام اظهار برتري بر ديگري نکند و با اين خدمت، چندين برابر در بهشت به من پاداش عنايت کند».
بالاخره مهمان (پدر) ناگزير حاضر شد و نشست و علي (ع) آب ريخت و او دستش را شست، سپس علي (ع) حوله را به او داد و او دستش را پاک کرد، آنگاه فرمود:
«سوگند به حقي که ميشناسم در اين کار آنچنان آرامش در من وجود دارد که هيچ تفاوتي در خودم نمييابم که قنبر دست تو را بشويد يا خودم بشويم.» سپس آفتابه را به دست محمد حنفيه داد و به او فرمود: «دست پسر را تو بشوي» محمد حنفيه دستور پدر را اجرا نمود. علي (ع) هنگام اين دستور به او فرمود:
«پسرم اگر اين دو نفر مهمان که يکي پدر و ديگري پسر او است با هم نبودند و تنها نزد من ميآمدند دست آنها را ميشستم چه پدر باشد چه پسر. ولي چون با هم آمدهاند، خداوند نميپسندد که بين پدر و پسر مساوي رفتار شود (بنابراين من که پدر شما هستم دست پدر را شستم و تو دست پسر را بشوي)».[6]
- شادمان از غذا خوردن مهمان
سفارش شده که ميزبان هنگام غذا خوردن با کمال خوشرويي و محبت با مهمانان روبرو شود. چراکه مولاي متقيان ميفرمايد:
«هر مؤمني که صداي جويدن غذا را از ميهمانش ميشنود و از آن شادمان ميگردد، حتماً گناهانش آمرزيده ميشود».[7]
گرسنه بودن و اطعام ميهمان
مردي به محضر پيامبر گرامي اسلام (ص) مشرف شد و از گرسنگي خود شکوه نمود. رسول خدا کسي را به منزل چند تن از بستگان خود فرستاد که غذايي براي آن مرد بگيرند. متأسفانه در آن منازل غذايي نبود پيغمبر اکرم (ص) رو به حضار نمود و فرمود:
«کداميک از شما ميتواند امشب از اين مرد پذيرايي کند؟»
علي (ع) گفت: «يا رسول الله! من اين کار را به عهده ميگيرم».
سپس دست آن مرد را گرفت و به خانه برد از همسر ارجمندش فاطمهي زهرا (س) پرسيد: «خوراکي در خانه چه داري؟»
گفت: «غذاي مختصر، به اندازهي خوراک کودکانمان»
امام (ع) فرمود: «ما بايد ميهمان خود را، بر خود و فرزندانمان مقدم داريم».
به دنبال اين تصميم، فاطمه (س) با کوشش فراوان کودکان خود را خوابانيد و علي (ع) غذاي موجود را نزد ميهمان گذاشت و به بهانهي اصلاح کردن چراغ آن را خاموش کرد. در فضاي تاريک اتاق، ميهمان را به صرف غذا دعوت کرد و خود نيز کنار سفره نشست و بدون آنکه از آن غذا بخورد، به مهمان چنان ميفهماند، که او نيز مشغول غذا خوردن است.
آري! آن شب مولاي متقيان و حضرت زهرا (س) و فرزندان بزرگوارشان به خاطر خدا مهمان خود را اطعام کردند و خود گرسنه خوابيدند.[8]