راز فرماندهی

شهید رستگار فرمانده لشگر 10 سیدالشهدا(ع) بود و خانواده اش از این سمت حاجی، هیچ اطلاعی

نداشتند. یک روز، برادر او به منطقه آمد تا از او خبری بگیرد.

حاج کاظم، قرار بود صحبتی برای نیروها داشته باشد.

وقتی از جایگاه اعلام شد:« فرمانده لشگر 10 برای صحبت بیایند»، آقای رستگار بلند شد و به سمت

جایگاه حرکت کرد. برادرش از همه جا بی خبر، با دست اشاره می‌کرد که « چرا در میان جمعیت بلند

شدی؟» حتما با خودش گفته بود: « برادرمان بی ملاحظه است و رعایت نظم و انضباط را نمی کند.»

حاجی با اشاره جواب داد که الان می نشینم.

خلاصه صحبت ایشان آغاز شد و تا آخر جلسه، برادرشان متحیر مانده بود.

حاج کاظم به برادرش سفارش کرد که جریان فرماندهی او را برای کسی نگوید.

اگر چه خانواده اش بالاخره فهمیدند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه