آیا معیار حق و حقیقت فقط قضاوت دیگران و اکثریت مردم است؟

مثل معروفی است که می گویند: “خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو”. در انسان تمایل به اینکه همرنگ جمع شود زیاد است. این تمایل درونی، زمانی خطرناک می شود که ملاک حق و باطل و تشخیص سره از ناسره قرار بگیرد و منجر به تعطیلی قوه عاقله ٓیعنی همان وجه تمایز بین انسان و حیوان  بشود.

عقل، گردو، گوهر

امام کاظم علیه السلام خطاب به هشام می فرماید:

“قرآن کثرت را مذمت کرده است آنجا که می فرماید:

«وَ انْ تُطِعْ اکثَرَ مَنْ فِی الْارْضِ یضِلّوک عَنْ سَبیلِ اللَّهِ انْ یتَّبِعونَ الَّا الظَّنَّ وَ انْ هُمْ الّا یخْرُصونَ»

اگر اکثر مردم را پیروی کنی تو را گمراه می کنند؛ چون اکثر مردم تابع عقل نیستند، تابع گمان و تخمین اند، همینکه چیزی در خیالشان پیدا می شود دنبالش می روند.

در کلام نورانی امیرالمومنین علیه السلام آمده است که «لا تستوحشوا فی طریق الهدی لِقِلَّة اهله؛ 

اگر در اقلّیّتید و همه یا اکثریت مردم دنیا با شما بدند و راهتان را قبول ندارند، وحشت نکنید و از راه برنگردید.» وقتی راه درست را تشخیص دادید، با همه ی وجود آن را بپیمایید.

امام کاظم علیه السلام در دنباله می فرماید: ای هشام! به حرف و تشخیص مردم اعتنا نکن؛ باید تشخیص، تشخیص خودت باشد.

یا هِشامُ لَو کانَ فی یدِک جَوزَةٌ وَقالَ النّاسُ: فی یدِک لُؤلُؤَةٌ، ما کانَ ینفَعُک وَأَنتَ تَعلَمُ أنَّها جَوزَةٌ؟ وَلَو کانَ فی یدِک لُؤلُؤَةٌ وقالَ النّاسُ: إنَّها جَوزَةٌ ما ضَرَّک وَأَنتَ تَعلَمُ أنَّها لُؤلُؤَةٌ؛یا هشام!

 “ای هشام! به حرف و تشخیص مردم اعتنا نکن؛ باید تشخیص، تشخیص خودت باشد. ای هشام! اگر در دست تو یک گردو باشد و هر کس به تو برسد بگوید: به به! چه گوهر گران بهایی! وقتی که می بینی گوهر نیست، کلام آنها هیچ نفعی به حال تو ندارد و گردو را برای تو گوهر و لؤلؤ نمی کند. اگر هم در دست تو گوهری باشد و همه مردم به این گوهر گفتند گردو، تو تابع تشخیص و عقل و فکر خودت باش. تا زمانی که می دانی آنچه در دست توست، گوهری گرانبهاست، حرف مردم ضرری به تو نخواهد رساند و گوهر تو را تبدیل به گردو نمی کند.”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه