تعريف موسيقي و غنا

 موسيقي در اصطلاح پيشينيان، بر آوازخواني و نواختن آلات موسيقي ـ هردو ـ گفته مي‌شد. در ادبيات ديني و شريعت اسلامي به لفظ غنا ـ معادل عربي موسيقي ـ اشاره شده است. غنا و موسيقي مترادفند.

بايد دانست که موسيقي اعم از غنا است؛ چراکه آنچه در آيات و روايات اهل بيت (عليهم السلام) نهي شده نوع خاصي از موسيقي است که غنا نام دارد؛ پس تمام موسيقي منهي نيست. غنا ـ طبق برداشتي که از تعاريف مختلف به دست مي‌آيد ـ همان آواز لهوي است که از کلام و آهنگ تشکيل شده است؛ به اين معنا که گاه کلام، باطل است، گاه آهنگ و گاه هردو؛ بنابراين دلالت روايات اهل بيت (عليهم السلام) با اين معنا سازگار است؛ چرا که در عصر ائمه (ص) موسيقي منهاي آواز و خوانندگي، متعارف نبوده است؛ به خاطر همين، اهل بيت (عليهم السلام) فقط با لفظ «غنا» از خوانندگي و نوازندگي خاص نهي نموده‌اند.

غنا و موسيقي در اصطلاح امروز، معاني متفاوت با گذشته دارد. «غنا» به خوانندگي خاص و «موسيقي» به نوازندگي با آلات خاص مي‌گويند. حال، موسيقي مطرب و غنا را به اين صورت تعريف مي‌کنند:

«موسيقي مطرب، نوازندگي خاص مجالس باطل و حرامي است که انسان با کيفيت نواختن عادتاً از حالت عادي خارج مي‌شود. غنا، خوانندگي خاص همان مجالس با همان خصوصيات است و ملاک، مطرب بودن نوعي است که اگر با تشخيص مکلّف نوعاً مطرب است، حرام مي‌باشد».[1]

طرب

در تعريف طرب تعبيرهاي مختلفي هست که هرکدام معناي خاصي را دربردارد؛ اما آنچه مهم است به دست آوردن معناي طرب در بحث غنا مي‌باشد. به خاطر اينکه بتوانيم از تعاريف مختلف به يک نتيجه مطلوب برسيم، تعدادي از اين تعابير را بيان مي‌کنيم:

• شاد شدن، شادمان گرديدن، شادي، شادماني و نشاط.[2]

• شادماني، فرح، فرح‌انگيزي، کروز، نشاط، آرامش، خوشي، خوش‌دلي، سرور، سبک شدن از غايت شادي يا اندوه يا غايت آرزو، شوق لهو و ملهي.[3]

• شاد شدن، اهتراز و جنبش از شادي و نشاط، شادي و شادماني.[4]

• طرب، خفتي است که از سرور يا حزن ناشي گردد.[5]

• طرب، پيدايش حالتي در انسان است که توازن و تعادل او را برهم مي‌زند که اين، گاه از ناحيه شادي و سرور بسيار است و گاه از شدّت حزن و اندوه فراوان.[6]

• طرب، تَسبُکي و خفتي است که به انسان عارض مي‌شود؛ به طوري که نزديک است عقل را از بين ببرد و نيز براي متعارف مردم، کار مسکر و مست کننده را انجام دهد.[7]

• طرب، مهيّج و تحريک‌کننده و موجد سبکي و خفت و سرورانگيزي که نفس و قواي ادراک را نئشه کند و از حال طبيعي خارج و موجب زوال عقل گردد.[8]

• طرب، يک سَبُکي است که به سبب اندوه زياد يا خوشحالي فوق‌العاده به انسان دست مي‌دهد.[9]

اکنون از مجموع بررسي و مقايسه تعاريف مختلف مي‌توان به اين نتيجه رسيد: «طرب، عبارت است از شادي يا اندوهي که باعث خفت و سَبُکي و برهم خوردن تعادل و توازن انسان گردد». اما اين در صورتي در بحث غنا مفيد خواهد شد که معناي لهو نيز براي ما روشن باشد.

لهو

لهو يعني سرگرمي و اشتغال به کاري عبث و بيهوده، غفلت، دور شدن از ذکر خدا، دور شدن از معنويّت، دور شدن از واقعيت‌هاي زندگي، دور شدن از کار و تلاش و فرو غلطيدن در ابتذال و بي‌بندوباري.[10]


[1]. تعريف غنا و موسيقي از ديدگاه مقام معظم رهبري.

[2]. فرهنگ معين.

[3]. فرهنگ عميد.

[4]. مجمع البحرين، ج 2، ص 109.

[5]. فرهنگ لغت دهخدا.

[6]. اساس البلاغه، ص 277.

[7]. رساله روضة الغناء في تحقيق الغناء.

[8]. مقدمه‌اي بر شناخت موسيقي.

[9]. صحاح، قاموس، مکاسب شيخ انصاري.

[10]. لسان العرب، مقام معظم رهبري.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه