جانبازی که ۲۴بار در یک سال صورتش را عمل کرد
حاج رجب محمدزاده نانوای بسیجی که سال ۱۳۶۶ در منطقه حور عراق بر اثر اصابت خمپاره صورت خود را از دست داد و امروز با ۷۰ درصد جانبازی در هیاهوی شهر به فراموشی سپرده شده است تنها برای اینکه سیرت دارد اما صورت ندارد.
ساکن یکی از محلات پائین شهر مشهد است، منطقه ایثارگران، بهراستی که نام زیبندهای است.
محمدرضا محمدزاده، فرزند بزرگ حاج رجب که تنها هشت سال پدرش را با صورت عادیاش دیده، میگوید: وقتی که متوجه شدیم جانباز شده ولی نمیدانستیم از چه ناحیهای، فکر میکردیم دست یا پایش قطع شده است، اما وقتی وارد بیمارستان فاطمة الزهرا(ع) تهران شدیم من و مادرم با صحنهای مواجه شدیم که برایمان قابل درک نبود، پدرم را فقط از پشت سر توانستم تشخیص دهیم،
وی عنوان کرد: صورت پدر باندپیچی بود و نمیتوانست صحبت کند و تکلم او در این مدت تنها از طریق نوشتن بود، روزهای سختی بود، ۲۴ بار عمل روی صورت پدر انجام شد.
======
۲۸ سال است نتوانسته سر سفره با خانواده غذا بخورد؛
همسر محمدزاده از خوابی که زندگیاش را تغییر داد، گفت: خواب دیدم در پایین جایی شبیه به جبلالنور کوهسنگی ایستادهام، مقام معظم رهبری در بالای این کوه دستشان را دراز کردهاند و مرا به بالای بلندی آوردند، مادر شهیدی را که کنارمان ایستاده بود نشان دادند و گفتند: مقام شما با مقام این مادر شهید یکی است، گاهی با خود میگفتم کاش رجب قطع نخاع میشد ولی این اتفاق نمیافتاد، بچهها نیز کوچک بودند، نمیتوانستند با شرایط کنار بیایند.
دختر حاج رجب میگوید: آرزوی پدرم این است که بعد از ۲۶ سال لقمه نانی را در دهانش بگذارد و غذاهای خانگی بخورد بهویژه سالاد شیرازی که خیلی دوست دارد، پدرم تا یک سال فقط با سرنگ غذا میخورده است و الآن نیز با گذشت ۲۸ سال فقط مایعات میخورد، حتی پدر بهخاطر اینکه اعضای خانواده در سختی نباشند جدا از دیگر اعضای خانواده غذا میخورد، همیشه آرزویم این بوده است که تمام اعضای خانواده سر یک سفره غذا بخوریم.
======
همسرم جلوی چشمانمان روزی چند بار شهید میشود؛
همسرش تصریح کرد: تمام همسنگرهایش به شهادت رسیدند اما ۲۸ سال است که حاج رجب جلوی چشمانم روزی چند بار شهید میشود، خیلی سخت است، در خیابان همه او را به یک چشم دیگر نگاه میکنند، کمتر کسی باور میکند که حاج رجب جانباز باشد، اکثر مردم فکر میکنند بر اثر سوختگی و یا جذام صورتش به این شکل در آمده است. قبلاً در آپارتمان زندگی میکردیم اما بهخاطر اینکه همسایهها میترسیدند مجبور شدیم جابهجا شویم، من که نمیتوانم همسرم را در خانه زندانی کنم، او چهرهاش را برای آزادی مردم ایران داده است، من نمیتوانم آزادیاش را بگیرم.
همسرش میگوید: طاقت شنیدن حرفهای مردم را ندارم، وقتی بیرون میرویم و به حاج رجب توهینی میکنند، نمیتوانم ساکت باشم، جوابشان را میدهم و در نهایت دعوایی اتفاق میافتد و ترس از این دعواها ما را خانهنشین کرده است، چند سال است با همسرم بیرون نرفتهام، رفتن یک روز خارج از شهر بر دلمان مانده است، بچههایم بزرگ شدهاند و امروز ۶ نوه دارم اما هنوز فرزندانم با پدرشان به تفریح نرفتهاند و این خیلی سخت است.
حاج رجب جانباز ۷۰ درصد مشهدی هرچند صورت ندارد اما سیرت دارد، سیرتی که او را به درجه ایثارگری رسانده است بهراستی که او ایثارگری را به حد اعلی رسانده است.
حاج رجب تنها جایی را که خیلی دوست دارد حرم امام رضا(ع) است، انگار عهد و پیمانی با امام رضا(ع) بسته است، که هر روز برای زیارت به حرم میرود.
======
دیدار با مقام معظم رهبری تنها خواسته جانباز مشهد؛
پدرم تنها آرزویش دیدار با مقام معظم رهبری است، در حالی که بنیاد شهید هر سال خانواده شهدا و جانبازان و ایثارگران را به دیدار رهبر میبرد اما دریغ از اینکه در این ۲۸ سال یک بار پدر من به دیدار مقام معظم رهبری رفته باشد، تمام تفریح پدر شده است رفتن به حرم آن هم بیشتر وقتها تنهایی میرود، حتی راننده تاکسیها نیز پدر را سوار نمیکنند، میگویند مسافران میترسند.
حاج رجب محمدزاده که تنها آرزویش دیدار با مقام معظم رهبری بود چند روز گذشته در منزلش میزبان نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور بود و علاوه بر دلجویی از این جانباز به وی وعده داده شد تا نیمه شهریورماه در دیداری که جانبازان با مقام معظم رهبری دارند این جانباز بتواند بعد از ۲۸ سال به آرزوی خود برسد.
قطعاً از امروز حاج رجب محمدزاده برای شهریورماه و دیدار رهبر معظم انقلاب لحظه شماری میکند، عشق که باشد یک سال که سهل است کسانی هستند که ۲۸ سال با صبر و استقامت انتظار بکشند.