رسیدگی به نیازمندان(آیت الله بهاالدینی)

آنچه در طريق کمک به محرومان و دلجويي از فقرا براي اين عالم فهيم و پارسا مهم بود، چندين اصل است که از جمله آنها «حفظ آبروي افراد» است. از اين رو، در برخوردها و نشست و برخاست ها به گونه اي عمل مي کردند که ديگران احتمال دستگيري و کمک نمي دهند، اما افراد واجد شرايط خود متوجه مي شوند.يکي از طلاب که براي تهيه خانه تحت فشار سختي قرار گرفته و بدين خاطر بسياري از لوازم زندگي خويش را فروخته بود، براي رهايي از تنگدستي خدمت آقا رسيد، تا تقاضاي دعا براي گشايش کار کند.

چون به محضر ايشان مي رسد خود را با سخناني معنا دار روبرو مي بيند. وي ديدار آن روز خود را چنين توضيح مي دهد: به اتفاق دو نفر، خدمت سرور عزيز، آيت الله بهاء الديني رسيديم. ايشان طبق معمول از هر دري سخن به ميان آوردند، اما در بين سخنان خود، ناگاه پرسيدند: « هنوز منطقه شما روغن حيواني دارد؟ »عرض کردم: بله، اما خيلي کم شده است، علاوه بر آن، کيفيت سابق خود را از دست داده است.

باز صحبت از جاهاي ديگر به ميان آمد، تا اين که اجازه مرخصي خواستيم. به هنگام خداحافظي آقا فرزند خود را صدا زدند و فرمودند:« دوازده هزار تومان پول بياوريد، تا به فلاني بدهيم برايمان روغن حيواني بياورد!! »پول را آوردند و به بنده دادند. چند لحظه اي بيش نگذشته بود که ناگاه به ياد مبلغ بدهي خويش افتادم که درست به اندازه همين پول بود و دانستم صحبتهاي اين پير انديشمند و دانا، تنها پوششي براي حفظ آبروي بنده بوده است، زيرا من هيچ گاه نقشي در تهيه روغن براي کسي نداشتم!

گاهي که در محضر معظم له سخن از چگونکي امداد و کمک رساني به افراد مي شد، ايشان چنين مي فرمودند:« کمکها را شب انجام دهيد. رعايت آبروي افراد را بکنيد. به گونه اي کمک کنيد که شما را نشناسند، مبادا فردا، شما را ببينند و شرمنده و خجالت زده گردند. »برخي که براي پرداخت خمس مال خود خدمت ايشان مي رسيدند و از فقراي محل افرادي را جهت دريافت مبلغي مستحق مي دانستند، آقا مي فرمودند:« مانعي ندارد، خود شما زحمت رسيدگي به آنان را بکشيد. »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه