دلايل عدم ازدواج حضرت معصومه(س) و ۱۴دليل براي هجرت ايشان به ايران
معاون فرهنگي سازمان اوقاف و امور خيريه با اشاره به اينکه حضرت معصومه(س) در زمينه عفت و حجاب الگوي زن مسلمان است گفت: حضرت معصومه(س) در جاهاي مختلف کرسي درس و کرسي تبيين معارف معصومين داشت که نشان از علم ايشان است .
حجت الاسلام احمد شرفخاني معاون فرهنگي سازمان اوقاف و امور خيريه در مورد ويژگيهاي بارز شخصيتي حضرت معصومه(س) به خبرنگار مهر گفت: حضرت معصومه(س) جزو خاندان اهل بيت(ع) است و خواهر امام و فرزند امام است و لذا جايگاه ويژهاي دارد .
وي افزود: احاديثي که درباره جايگاه اين بزرگوار در تاريخ نقل شده نشان از موقعيت معنوي ايشان دارد. روايات مختلفي در مورد زيارت آن حضرت ذکر شده که بيانگر ويژگيي معنوي و عظمت اين بزرگوار است .
وي يادآور شد: از شخصيت ايشان ميتوانيم به عنوان الگوي دختران در کشورمان استفاده کنيم. از آنجا که شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز روز ميلاد حضرت معصومه را به عنوان روز دختران نامگذاري کرده است لذا بايد به اين سمت برويم که حضرت معصومه از جهت عصمت و افت و حجاب، از نظر منش و رفتار ميتواند الگوي مناسبي براي دختران کشور ما و دختران مسلمان باشد .
رفخاني يادآور شد: علاوه بر عفت و حجاب، ايشان در زمينه ولايت مداري نيز الگو است. هجرت ايشان به کشور ايران و انجام برنامه تبليغي در شهرهاي ايران تنها جهت ديدن برادر خود نبوده بلکه حرکت ايشان حرکتي زينب گونه بوده است. همانگونه که حضرت زينب بعد از قيام کربلا به تبيين اهداف قيام عاشورا پرداخت و باعث زنده ماندن قيام عاشورا شد حرکت حضرت فاطمه معصومه نيز در راستاي تبيين جايگاه ولايت بود .
معاون فرهنگي سازمان اوقاف تأکيد کرد: خطبهاي که ايشان در نزديک شهر ساوه قرائت کردند نشان از تبيين جايگاه ولايت دارد. اين حضرت در نتيجه ضرباتي که به ايشان وارد شد پس از 17 روز در قم به شهادت رسيد که نشان از ولايت مداري و حرکت ولايي ايشان بوده است .
شرفخاني تصريح کرد: ايشان درصدد بود تا جايگاه ولايت را تبيين کند و حرکت ايشان حرکت بيداري در رابطه با تبيين معارف اهل بيت و جايگاه ولايت بوده است. لذا حضرت معصومه در اين زمينه نيز ميتواند به عنوان الگو مطرح باشد .
وي با اشاره به اينکه حضرت معصومه احترام زيادي به برادران خود از جمله امام رضا(ع) ميگذاشت، گفت: ايشان احترام زيادي به بزرگترها ميگذاشت که از اين جهت نيز به عنوان الگو مطرح هستند .
حجت الاسلام شرفخاني تصريح کرد: در تاريخ کمتر ابعاد زندگي ايشان نقل شده است. اما اگر ابعادي از زندگي ايشان هم نقل شده ابعادي است که نشان از الگوي يک زن مسلمان و يک بانوي مؤمنه که ميتوان او را به عنوان الگو براي زنان مسلمان معرفي کرد دارد. اين افتخاري براي ايران است که ميزبان اين بزرگوار در شهر مقدس قم است .
وي يادآور شد: بايد توجه داشت که در روزهاي ولادت و شهادت و روزهاي بزرگداشت ائمه معصومين و منتسبين آنها که در آن جشن و شادي يا سوگواري برگزار ميشود صرفاً نبايد به اين جشنها و سوگواريها بسنده کرد بلکه نگاه ما بايد اين باشد که خودمان را به آنها نزديک و ابعاد شخصيتي آنها را تبيين کنيم .
وي در مورد دلايل اعطاي لقب عالمه اهل بيت به حضرت معصومه نيز گفت: لقب عالمه که به ايشان نسبت داده شده به حضرت زينب نيز نسبت داده شده است. علت اطلاق اين عنوان به حضرت معصومه اين است که ايشان در تبيين معارف معصومين جايگاه ويژه اي در شهر مدينه داشت و سؤالات و مسائل روز را پاسخ ميداد .
معاون فرهنگي سازمان اوقاف تأکيد کرد: مناطق مختلفي از علم اين حضرت در طول هجرت فيض بردهاند. ايشان در جاهاي مختلف کرسي درس و کرسي تبيين معارف معصومين داشته است که نشان از علم ايشان دارد .
شرفخاني در مورد عدم ازدواج حضرت معصومه(س) نيز گفت: در مورد عدم ازدواج ايشان دو نقل وجود دارد. يکي اين است که نسبت به شأن و جايگاه بالاي ايشان هم کفو کسي نبود. ايشان نزديک به عصمت بوده و عالمهاي بوده که کرسي تدريس داشته و در جايگاه ايشان کسي نبوده است. بر اين اساس اگر کسي هم براي خواستگاري آن حضرت ميرفت پدر بزرگوارشان و يا خودشان مانع بودند .
وي در پايان افزود: نقل ديگر اين است که با توجه به اينکه حضرت معصومه حرکت هجرت گونهاي را شروع کرده بود تا جايگاه ولايت را تبيين کند شايد ازدواج مانع اين حرکت محسوب ميشده است. البته نقل اول که مربوط به عدم وجود هم کفو و هم شأن براي ايشان است نقل معتبرتري در تاريخ است .
14دليل براي هجرت حضرت معصومه(س) به ايران
پس از رحلت پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله ، امامان معصوم و شيعيان پيوسته مورد ظلم و ستم غاصبان حکومت قرار ميگرفتند. در چنين اوضاع سياسي، شيعيان به عنوان اعتراض به حکومتهاي غاصب، با راهنماييهاي آشکار و پنهان ائمّه اطهار عليهمالسلام از شيوههاي «قيام و شهادت» يا «مهاجرت» استفاده ميکردند. در اين مهاجرتها زنان نيز همپاي مردان در صحنههاي سياسي و اجتماعي حضور چشمگيري داشتند و با پوشش تشکيلاتي در نقل و انتقال پيامها و اطلاعات و اموال شيعيان نقش بسزايي داشتند.
حضرت معصومه عليهاالسلام از جمله بانواني بود که در زمان مأمون، به دنبال کوچ اجباري امام رضا عليهالسلام ، به بهانه ديدار امام عليهالسلام از مدينه به ايران هجرت کرد. در اين نوشتار، پس از توضيح علل کلي هجرت، در رابطه با هجرت حضرت معصومه عليهاالسلام به مرکز تشيّع 14 دليل ذکر شده است. شهر قم اکنون به برکت وجود آن حضرت، بزرگترين پايگاه نشر و ترويج تشيّع در جهان ميباشد.
*مهاجرت علويان به ايران
علويان و سادات به علت حساسيت حکومت نسبت به آنها، همواره مورد آزار و اذيت حکومت قرار ميگرفتند و در صورت اعتراض، با کوچکترين بهانه و سوء ظني تحت تعقيب واقع ميشدند. از اينرو، شيعيان براي فرار از وضعيت ناهنجار سياسي و اجتماعي موجود و عدم امنيت جان و مال و ناموس خويش و براي انجام تکاليف و مسئوليتهاي خود به مناطق دوردست هجرت ميگزيدند. ايران همواره يکي از مناطق امن براي حضور سادات بود.
هجرت شيعيان به ايران از همان قرن نخست هجري آغاز شد و در نيمه دوم قرن هجري سرعت بيشتري گرفت. گروه زيادي از علويان پس از مهاجرت به ايران، در شهرهاي گوناگون از جمله قم، ري، اصفهان، گرگان، آوه، کاشان و سبزوار در کنار ساير قبايل عربي مهاجر ساکن شدند و زندگي خود را آغاز کردند. شيعيان با حضور خويش در ميان مردم، به تبليغ و ترويج تشيّع راستين پرداختند و اين امر همواره از سوي ايرانيان مورد استقبال قرار گرفت.
* تأثير مهاجرت
مهاجرت علويان به ايران از لحاظ سياسي ـ اجتماعي و حتي انجام کارهاي عمراني و اتحاد مردم منطقه، تأثير مهمي داشت؛ زيرا با حضور در ميان مردم و حسن معاشرت در رفتار و جلب نظر و افکار عمومي و خلق و خوي علوي، در فاصله زماني کمي، از پايگاه مادي و معنوي در ميان مردم برخوردار ميشدند و با کسب اعتماد و اطمينان مردم، به تدريج رهبري مردم را در مناطق به دست ميگرفتند و با شرکت در مسائل سياسي ـ اجتماعي و بهرهبرداري از نفوذ خود در ايجاد تحوّلات منطقهاي، نقش مؤثري پيدا ميکردند. براي مثال، هنگامي که يحيي بن عبدالله، از همراهان حسين بن علي (از شهداي فخ)، پس از شکست قيام و کشته شدن يارانش به ايران مهاجرت کرد، بعد از توقّف در «ديلم» و معاشرت با مردم، «مردم معتقد شدند که وي استحقاق پيشوايي دارد. سپس با او بيعت کردند و گروهي از مردم شهرها گرد وي جمع شدند و رفته رفته کارش بالا گرفت.»مهاجرت ساير علويان به نقاط گوناگون ايران، از جمله ري، کاشان، قم، گرگان و طبرستان، همه گوياي حضور قوي و تأثيرگذار آنها در منطقه بوده است. آنها در امور سياسي، اجتماعي يا عمراني به صورت فعّال وارد صحنه ميشدند. براي مثال، ورود اشعريها در سال 94 هجري به قم و تلاش و کوشش در عمران و آباداني اين شهر تا زمان حضور حضرت معصومه عليهاالسلام گوياي تأثير مثبت آنهاست.
* مشارکت سياسي دختران امام عليهالسلام
دختران امام موسي کاظم عليهالسلام طبق نقل تاريخ، عموما فقيه، دانشمند، محدّث، پاکدامن، پارسا و پرهيزگار بودند و در ميان زنان مدينه، به ترويج مباحث علمي و احاديث نبوي اشتغال داشتند. امّ احمد، يکي از زنان امام موسي کاظم عليهالسلام است که همواره مورد اعتماد و اطمينان امام بود. امام موسي کاظم عليهالسلام هنگام مسافرت به عراق، ضمن سپردن امانات خود به او، از شهادت خويش نيز خبر داده و امام پس از خود را به او معرفي کردند و توصيه نمودند بعد از شهادت خويش، امانتها را به امام رضا عليهالسلام بسپارد. امّ احمد نيز پس از شهادت امام موسي کاظم عليهالسلام ، ضمن ردّ امانت به امام بر حق و معرفي او به افراد امين و مورد اطمينان، نقش حسّاس خود را به خوبي ايفا کرد.
دختران امام موسي کاظم عليهالسلام نيز در دوران حسّاس و خفقانآور عبّاسي هر يک بنا به توانايي و تکليف خويش، مسئوليتهاي مهمي ايفا کردند و به تشريح ديدگاه امامت و ولايت و روشن ساختن اذهان زنان پرداختند. نکته جالب توجه اين است که دختران امام موسي کاظم عليهالسلام هر يک عالمهاي بودند که با نقل روايات مستند و احاديث معتبر در مورد فضايل امام علي عليهالسلام و عاشورا و استمرار ولايت و معرفي امام زمان خويش، ساعي و کوشا بودند.
در ميان دختران امام کاظم عليهالسلام حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام ، همچون اجداد طاهرينش، با تأسّي به حضرت زينب عليهاالسلام در مقابل تهديدها و فشارهاي حکومت ظالم عليه خاندان اهل بيت عليهمالسلام علاوه بر فعاليتهاي علمي و روايي و بيان احاديث شيعه در خصوص غدير خم و ولايت و امامت، در حرکتي سياسي ـ اجتماعي، همراه برادران خويش به عرصه مبارزه وارد شد و هجرت را به عنوان عامل اعتراض به وضعيت موجود و حکومت وقت برگزيد.
* نحوه هجرت
پس از آنکه امام رضا عليهالسلام با آن شيوه دردناک از اهل بيت خود خداحافظي ميکرد و به اجبار و اکراه، مدينه را به قصد مرو ترک نمود، حضرت معصومه عليهاالسلام پس از گذشت يکسال به بهانه ديدار برادر، همراه تني چند از ديگر برادران خود، مدينه را ترک کرد. بنا به نقل روايات متواتر، حضرت معصومه عليهاالسلام در ميان راه بيمار شد و پس از رسيدن به قم رحلت نمود.
* علل هجرت
کساني که هجرت را انتخاب ميکنند براي حرکت خويش، همواره دلايلي دارند که قابل قبول يا توجيهکننده هجرت آنهاست. در بررسي علل هجرت حضرت معصومه عليهاالسلام به ايران، ميتوان گفت: وضعيت بحراني در عرصههاي سياسي ـ اجتماعي دوران عبّاسيان در اين امر تأثيرگذار بوده است. در چنان شرايطي، حضرت معصومه عليهاالسلام تصميم گرفت از مدينه به ايران هجرت کند. در کاوشي تاريخي درباره علل هجرت معصومه عليهاالسلام ، ميتوان احتمالات ذيل را مدّ نظر قرار داد:
1. حضرت معصومه عليهاالسلام طبق روايات مورّخان، خواهر امام رضا عليهالسلام بود و هر دو از يک مادر متولّد شده بودند. عشق و علاقه آن حضرت عليهاالسلام به امام رضا عليهالسلام علاوه بر ابعاد ديگر از بعد رابطه عاطفي و شخصي نيز بود آنچنان که وي هرگز نتوانست دوري از برادر را تحمّل کند. از اينرو، به شوق ديدار برادر راهي مرو گرديد.
2. برتري و فضل حضرت معصومه عليهاالسلام در ميان خاندان اهل بيت عليهمالسلام ، که به عنوان «فاطمه کبري» مشهور است، نشان ميدهد که آن حضرت در جمع خانواده خويش، داراي چنان شخصيت معنوي و اثرگذاري بوده که در تاريخ ذکر شده: حضرت معصومه عليهاالسلام افضل از همه از حيث درجه علم، ورع و پاکدامني بوده است.
ايشان به دليل تأثير بر جمع خانواده، به عنوان اعتراض به عملکرد حکومت و عدم مشروعيت حاکمان وقت، هجرت را برگزيد. شيعيان شهر مدينه و هر جاي ديگر که خبر سفر حضرت را ميشنيدند، اين سؤال برايشان مطرح ميشد که چرا حضرت معصومه عليهاالسلام خانه و خانواده و زادگاه خود را ترک کرد؟!
3. حضرت معصومه عليهاالسلام به علت درايت و کياست خود، حرکت سياسي امام رضا عليهالسلام را در نظر داشت که ايشان چگونه از خانواده خويش خداحافظي کرد. نحوه خروج او از مدينه، خبر دادن از سفر غيرقابل بازگشت و شهادت خويش، زمينهاي منفي نسبت به حکومت ايجاد کرده و خاندان اهل بيت عليهمالسلام را آماده دريافت خبر شهادت آن حضرت نموده بود. حضرت معصومه عليهاالسلام نيز با درک اوضاع و احوال، دريافته بود که ديگر امام رضا عليهالسلام را زيارت نخواهد کرد. از اينرو، به عشق ديدار امام و برادر بزرگوار خويش، جانب خراسان را در پيش گرفت تا به آن امام همام تأسّي کند.
4. حضرت معصومه عليهاالسلام هنگامي که ملاحظه فرمود پنج تن از برادران امام رضا عليهالسلام قصد ديدار آن امام را دارند، به قصد سفر و همراهي با آنها، او هم تصميم گرفت با پنج تن از برادران خود به سوي خراسان حرکت کند. به احتمال قوي، اين پنج نفر پسرهاي حضرت موسي بن جعفر عليهالسلام و برادرهاي ابي و امّي حضرت رضا عليهالسلام بودند.
5. برخي از مورّخان ذکر کردهاند که حضرت معصومه عليهاالسلام پس از گذشت يکسال از دوري برادر و امام خويش، قصد ديدار برادر خويش را فرمود. «يکسال پس از دوري برادر، به اشتياق زيارت او، مدينه را به قصد مرو ترک نمود. پنج تن از برادرانش فضل، جعفر، هادي، قاسم و زيد و برخي از برادرزادگان و تني چند از غلامان و کنيزان با حضرت همراه شدند. در اين فرضيه، حضور اعضاي خانواده و امامزادگان به صورت جمعي، ميتواند ميزان اثرگذاري هجرت را در مدينه مشخص کند که اين هجرت چرا به صورت جمعي صورت گرفته است.
6. نقل شده است که امام رضا عليهالسلام از مرو نامهاي خطاب به حضرت معصومه عليهاالسلام نوشت و به دست يکي از غلامان مورد اعتماد خود داد تا آن را به دست حضرت معصومه عليهاالسلام در مدينه برساند. حضرت پس از دريافت نامه، آماده سفر شد.
اينکه محتواي اين نامه چه بوده است، چرا امام رضا عليهالسلام اين نامه را براي شخص حضرت معصومه عليهاالسلام نوشت، و در نامه از چه اموري خبر داده بود که حضرت معصومه عليهاالسلام همراه برادران خود، سفر خويش را آغاز کرد، از نکات مبهم تاريخ هستند که تنها در يک کتاب، آن هم بدون سند ذکر شده است. اما اين فرضيه هم ميتواند به عنوان يکي از احتمالات مطرح شده مدّ نظر قرار گيرد.
7. حضرت معصومه عليهاالسلام با درک اوضاع سياسي و تجربه از عملکرد گذشته حکومت در دوران پدر بزرگوار خويش و شهادت امام رضا عليهالسلام ، پيشبيني ميکرد که اوضاع سختي پس از شهادت امام خويش در مدينه خواهد داشت، عملکرد شقاوتآميز حکومت را در تعرّض به خاندان اهل بيت عليهمالسلام به ياد داشت و غارت اموال و قساوت مأموران حکومتي را از ياد نبرده بود. احتمال ميداد که پس از شهادت امام و حامي خويش، خاندان اهل بيت عليهمالسلام مورد آزار و اذيت حکومت واقع شوند. به همين دليل، پيش از رسيدن خبر شهادت برادر خويش، بهانه لازم براي خروج از مدينه را داشت و بنا به تکليف و وظيفه خود و نجات جان اهل بيت عليهمالسلام ، از فرصت استفاده کرد و رنج هجرت را به جان خريد.
8. حضرت معصومه عليهاالسلام طبق روال هجرت علويان، براي فرار از ظلم و ستم حکومت و نشر و تبليغ آيين محمّدي صلياللهعليهوآله و آشکار کردن چهره نفاق ديني عبّاسيان و مظلوميت خاندان اهل بيت عليهمالسلام و روشن ساختن اذهان جامعه نسبت به امامت و ولايت، هجرت را برگزيد؛ همانگونه که امام رضا عليهالسلام در طول سفر خويش از مدينه به مرو، با بيان سخنان بيدارکننده خويش، اذهان جامعه را نسبت به اهل بيت عليهمالسلام و جايگاه آنها و نقش امامت در جامعه مسلمين روشن ساخت، حضرت معصومه عليهاالسلام نيز به همراه برادران خود، براي کسب آزادي و بيان مسائل ديني از فرصت استفاده فرمود و با وجود سختي سفر و دوري از وطن و زادگاه خويش و ترک دوستان و ياران، سفر خود را آغاز نمود. تاريخ نشان داده است که در طول دوران هجرت حضرت معصومه عليهاالسلام و شهادت امام رضا عليهالسلام و حضور برادران و برادرزادگان او در نقاط گوناگون کشور پهناور اسلامي در سرزمينهاي فارس، مصر، ري، قم و خراسان ضمن اعتراض به حکومت غاصب، مردم را همراه خود ساخت و آنان دست به شورش و قيام زدند تا سرانجام، هر يک به نوعي توسط حکومت به شهادت رسيدند.
9. خلأ حضور امام رضا عليهالسلام در مدينه بسيار محسوس بود؛ زيرا ايشان نور امامت و تکيهگاه و اميد خاندان اهل بيت عليهمالسلام بود، ولي غريبانه در ديار غربت، در دربار حکومت غاصب در انتظار شهادت به سر ميبرد. مدينه بيحضور امام، فضاي سرد و خاموشي داشت که سکوت مرگباري آن را فراگرفته بود. خاندان اهل بيت عليهمالسلام بدون سرپرست و چشم انتظار دريافت خبر شهادت مقتداي خويش از خراسان، روزگار ميگذراندند. اين انتظار جانکاه براي حضرت معصومه عليهاالسلام قابل تحمّل نبود. فضاي موجود زمينه لازم را براي هجرت فرزندان امام موسي کاظم عليهالسلام فراهم کرد تا به بهانه ديدار برادر بزرگ خويش، که از سوي حکومت امري معقول و موجّه مينمود، با وجود خطرات سفر و دوري از خانواده خويش، حرکت به سوي سرزميني امن و زندگي در ميان محبّان اهل بيت عليهمالسلام را آغاز کنند تا با حضور در فضاي گرم و صميمي دوستداران امامت، تحرّک و نشاط ولايت و امامت را در جامعه اسلامي گسترش دهند.
10. خاندان اهل بيت عليهمالسلام با اطمينان از شهادت امام رضا عليهالسلام در خراسان و احتمال سختگيري از سوي حکومت و حتي اقدام به کشتن فرزندان امام موسي کاظم عليهالسلام هجرت خود را آغاز کردند. حضرت معصومه عليهاالسلام و برادرانش پيش از شروع درگيري و جلوگيري حکومت از خروج آنها، با پيشبيني به موقع، آگاهانه و به قصد روشنگري، مدينه را به سوي ايران ترک فرمودند. آنها قصد داشتند تا در ميان مردمي زندگي کنند (يا همراهي آنها را در قيام عليه حکومت عبّاسي داشته باشند) که به دوستي و محبت نسبت به خاندان اهل بيت عليهمالسلام شهره بودند. وجود امامزادگان در ايران اين فرضيه را ثابت ميکند، بخصوص آنکه بيشترشان از فرزندان امام موسي کاظم عليهالسلام هستند. فرزندان امام موسي کاظم عليهالسلام و برادران امام رضا عليهالسلام براي روشن ساختن اذهان خفته مردم و آگاه کردن آنها نسبت به اجحاف در حق خاندان اهل بيت عليهمالسلام و افشاگري عليه حکومت و فراهم کردن زمينه قيامهاي شيعي در ايران، هجرت خويش را به ايران آغاز کردند. اين هجرت دستهجمعي در مسيرهاي عبور، اين سؤال را در اذهان ايجاد ميکرد که چرا خاندان و نوادگان رسول خدا دوري از سرزمين پدري و اجدادي خويش را برگزيدند. گذشت زمان ثابت کرد که اين هجرت چه به موقع و لازم صورت گرفت! زيرا بسياري از برادران امام رضا عليهالسلام و نوادگان پيامبر توسط حکومت به شهادت رسيدند.
11. حکومت غاصب عبّاسيان از سوي خاندان اهل بيت عليهمالسلام و علويان در سرزمين اسلامي، همواره احساس خطر ميکرد و با وقوع شورشها و قيامها نسبت به آنها حسّاس شده بود و با گماردن جاسوسان و خبرچينها، همواره حرکات و رفتار آنها را زير نظر داشت و در هر فرصت و موقعيت، شيعيان را به بهانههاي واهي مورد آزار و اذيت قرار ميداد. حضرت معصومه عليهاالسلام پيشبيني ميکرد که حکومت پس از شهادت امام رضا عليهالسلام اجازه خروج از مدينه و ارتباط آنها با شيعيان را نخواهد داد و با نزديک شدن زمان شهادت امام رضا عليهالسلام ، خانواده اهل بيت عليهمالسلام را آماده حرکت و هجرت به ايران کرد. از نظر حکومت هم، دليل آنها مقبول و منطقي بود و مأموران نميتوانستند جلوي خروج آنها را از مدينه بگيرند. اما حکومت همچنان به اين خروج و هجرت با حالت مشکوک نظر ميکرد؛ چنانکه به روايتي، در طول مسير با حمله مأموران حکومتي به قافله خاندان اهل بيت عليهمالسلام و مسمويت با زهر يا شهادت در اثر جنگيدن، سفر آنها را ناتمام گذاردند.
يکي از مورّخان ذکر کرده است: «هارون بن موسي همراه با 22 تن از علويان به سوي خراسان ميآمد. بزرگ اين قافله خواهر امام رضا عليهالسلام يعني حضرت معصومه عليهاالسلام بود. مأمون مأموران انتظامي خود را دستور داد تا بر قافله بتازند و آنها را مجروح و پراکنده کرد. هارون نيز در اين ميان مجروح شد و سپس توسط حکومت به قتل رسيد. حتي به حضرت معصومه عليهاالسلام نيز در ساوه زهر خورانيده شد که پس از چند روزي او هم به شهادت رسيد.»
برخي از مورّخان نيز به اين مسئله اذعان کردهاند که حاکم ساوه در آن ايّام، دشمن سرسخت اهل بيت عليهمالسلام بود و بر خاندان اهل بيت عليهمالسلام حمله کرد و همه همراهان حضرت به شهادت رسيدند و از شدت ناراحتي، حضرت فاطمه عليهاالسلام محزون و بيمار شد و پس از رسيدن به قم، بعد از چند روز رحلت کرد.
12. حضرت معصومه عليهاالسلام طبق رسالت و وظيفه خويش، که از آينده آگاهي و اطلاع داشت، هجرت را آغاز کرد. «آن بانوي بزرگ، روحي ملهم و آيندهنگر داشت و با توجه به آينده قم و محوريتي که بعدها براي اين سرزمين پيش ميآيد ـ محوريتي که آرامگاه ايشان مرکز آن خواهد بود ـ بدين ديار روي آورد.» در روايات و احاديث بسياري ائمّه اطهار عليهمالسلام در گذشته، خبر از سرزمين پاک و مطهّري به عنوان «عُش آل محمّد عليهمالسلام » دادهاند که بانويي از خاندان اهل بيت عليهمالسلام با نام و نشان مشخص در آنجا رحلت ميکند و محل دفن ايشان محل تجمّع عاشقان و شيعيان و محل ترويج و تبليغ معارف اسلامي خواهد شد. حضرت معصومه عليهاالسلام با آگاهي و آمادگي از اين تقدير الهي، هجرت خويش را آغاز کرد.
امام صادق عليهالسلام نقل شدهاند که فرمودند: «آگاه باشيد! براي خدا حرمي است و آن مکّه است، و براي پيامبر خدا حرمي است و آن مدينه است، و براي اميرمؤمنان حرمي است و آن کوفه است. آگاه باشيد! حرم من و فرزندان من بعد از من قم است. آگاه باشيد! قم کوفه کوچک ماست. آگاه باشيد! براي بهشت هشت در است؛ سه تاي آن به سوي قم است. بانويي از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسي در آنجا رحلت ميکند که با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت ميشوند.»
در روايات متواتر نقل شده است هنگامي که حضرت معصومه عليهاالسلام در ساوه به شدت بيمار شدند، سراغ سرزمين قم را گرفتند و پس از رسيدن به قم، هفده روز بعد رحلت کردند.
13. از دوران امام صادق عليهالسلام در شهرهاي قم، ري، خراسان و مازندران کانونهاي علويان به صورت منسجم در حال شکل گرفتن بودند. حضور هر يک از امامزادگان و سادات در ميان شيعيان باعث تقويت و انسجام بيشتر کانونها ميشد و قدرت بالقوّهاي (براي شروع قيام) و خطر براي حکومت عبّاسيان به شمار ميآمد. از اينرو، حاکمان عبّاسي با دقت و حسّاسيت شديد، اين مراکز را تحت نظر داشتند و سعي ميکردند از ايجاد هر عاملي که باعث انسجام و اتحاد آنها ميشود، ممانعت کنند. از سوي ديگر، علويان و خاندان اهل بيت عليهمالسلام از وجود چنين مراکزي آگاهي داشتند و هنگام هجرت، بهترين مکانها و امنترين پايگاهها را شهرهاي يادشده ميدانستند که محبت اهل بيت عليهمالسلام در ميان آنها واقعي است. از اينرو، حضرت معصومه عليهاالسلام با اطلاع از چنين مکاني، براي رهايي از شر حکومت عبّاسيان و ترويج تشيّع و تقويت آن، هجرت خويش را به سوي ايران آغاز کرد.
در اين هجرت، پيوستن به امام رضا عليهالسلام و ديدار برادر محبوب خويش و تقويت پايگاه شيعيان و ايجاد يک تشکيلات قوي هم ميتواند در نظر باشد. حکومت به علت عدم تحمّل علويان و پراکنده کردن آنها به عنوان يک سياست ثابت خويش، همواره آماده حمله و قلع و قمع شيعيان بود. با حرکت حضرت معصومه عليهاالسلام و برادرانش از مدينه به ايران، مأموران حکومتي بهطور غيرمستقيم حرکت قافله خاندان اهل بيت عليهمالسلام را زير نظر داشتند تا در فرصت مناسب، با کشتن نوادگان پيامبر، از اتحاد و شکلگيري کانون خطر عليه حکومت جلوگيري کنند.
14. عدم ازدواج حضرت معصومه عليهاالسلام يکي از نکات قابل توجه است. «آن حضرت در دوران اختناق هاروني و زندانيهاي طولاني پدر و شرايط اجتماعي دشوار آن زمان و محدوديتهاي کوبندهاي که براي علويان و امامزادگان بود، امکان اختيار همسر نيافت.» امام موسي کاظم عليهالسلام طبق وصيّتنامه، اجازه دخل و تصرف در اموال و وضعيت خاندان اهل بيت عليهمالسلام و ازدواجهاي خواهران و نوادگان را، به امام رضا عليهالسلام سپرده بود. در وصيّتنامه زيبا و دقيق امام موسي کاظم عليهالسلام ، بحث امامت و ولايت به دقت مورد توجه قرار گرفته است؛ چنانکه امام هميشه با بينش ژرف خويش و علم به زمان خود و با درک دسايس و فريبکاريها ميتواند بهترين راهنما و هدايتکننده باشد. به دليل آنکه گاه در دوران بنياميّه و بنيعبّاس ازدواجهاي سياسي و تحميلي ميان خاندان اهل بيت عليهمالسلام و حکومت صورت ميگرفت و ميتوانست خطرآفرين باشد و بر سرنوشت خاندان پيامبر تأثير منفي بر جاي بگذارد، امام موسي کاظم عليهالسلام اين اختيار را به امام پس از خود داد تا با اجتهاد و آگاهي و اعلميت خويش، مراقب باشد که افراد خانواده اهل بيت عليهمالسلام بازيچه بازيهاي سياسي و زد و بندهاي حکومتي نشوند.
اين پيشبيني و درايت امام موسي کاظم عليهالسلام بسيار کارساز بود؛ چنانکه حکومت عبّاسي از اين حربه براي نفوذ در خانواده امام رضا عليهالسلام استفاده کرد و به زور، دختران خويش را به عقد امام رضا عليهالسلام و امام جواد عليهالسلام درآورد.
طبق نقل تاريخ، حضرت معصومه عليهاالسلام ازدواج نکرد و علت آن شايد نبودن کفو مناسب و همشأن ايشان بود؛ «چنانکه نقل شده است حضرت معصومه عليهاالسلام پس از حضرت زهرا عليهاالسلام و حضرت زينب کبري عليهاالسلام فاضلترين دختر در ميان معصومزادگان است.»
احتمال دوم اين است که حضرت معصومه عليهاالسلام با توجه به آينده خويش و احتمال خطر در سفر خود و ايجاد علقه و علاقه به اهل و اولاد و خانواده، که مانع اداي وظيفه و تکليف ميشد، ازدواج نکرد تا در هنگام انجام وظيفه، مانعي براي هجرت ايشان وجود نداشته باشد و با آسودگي خاطر، دوري از وطن و مهاجرت را آغاز کند و با رحلت خويش در مکاني دور از زادگاه پدري، پايگاه امن و مطمئني براي دوستداران اهل بيت عليهمالسلام و مهاجران خسته از جور حکومت و محلي براي نشر علوم و معارف اسلامي ايجاد نمايد.
http://namanews.com/showNewsPage.aspx?id=13639